همسفر خود را از لحاض روان شناسی بشناسیم

می‌گویند اگر می‌خواهید فردی را خوب بشناسید با او به مسافرت بروید. درواقع نوع و سبك زندگی افراد تا حد زیادی به ویژگی‌های شخصیتی، گرایش‌ها و علایق آنها بستگی دارد و علاقه و گرایش به سفر، گردش و تفریح هم از این قاعده مستثنا نیست. تریوه، متخصص روانشناسی و مشاور خانواده به شما می‌گوید تیپ‌های شخصیتی مختلف اهل چه نوع مسافرت‌هایی هستند و چطور می‌توانید با توجه به نوع مسافرت‌های یك فرد شخصیت او را بشناسید.
 

معاشرتی‌ها بسیار خوشگذران هستند

 
معاشرت و تعامل با دیگران برای این تیپ شخصیتی در اولویت قرار دارد به همین دلیل این افراد قصدشان از مسافرت گذران وقت با دوستان، اقوام و فامیل یا آشنا شدن با افراد جدید است. معمولا سفرهایی كه این دسته افراد می‌روند شبیه ‌مهمانی رفتن است.
 

افراد سرزنده و فعال، طبیعت‌گردی دوست دارند

 
افراد سرزنده و فعال بیشتر تمایل دارند در طبیعت باشند و به قصد نیرو گرفتن از جنگل، كوه و دریا برای سفر برنامه‌ریزی می‌كنند. این افراد در سفر بسیار پرجنب‌وجوش، فعال و سرزنده هستند و بیشتر زمان و انرژی‌شان را صرف طبیعت‌گردی می‌كنند.
 

جسورها اهل ماجراجویی هستند

 
افراد جسور و شجاع معمولا برای اینكه حس اعتمادبه‌نفس را در خودشان تقویت كنند به سفر می‌روند. این افراد سفرهایی را انتخاب می‌كنند كه در آن ماجراجویی زیادی باشد. بازدید از مكان‌های كشف‌نشده و كم‌بازدید مثل غارها، جنگل‌ها و بیابان‌های ناشناخته برای آنها جذابیت زیادی دارد.
 

آسوده خاطرها به جاهای آشنا سفر می‌كنند

 
یكنواختی و پرهیز از خطر (عدم ریسك‌پذیری) بارزترین ویژگی افراد آسوده‌خاطر است. از این رو این افراد بیشتر به جاهایی سفر می‌كنند كه برای‌شان آشنا باشد؛ مثلا مكان‌هایی را انتخاب می‌كنند كه قبلا به آنجا رفته باشند. معمولا این افراد جای خاصی را به عنوان پاتوق دارند و سفر به آنجا برای‌شان در اولویت است.


سلطه‌جوها تابع جمع‌ هستند

 
افراد سلطه‌جو در مواقع مختلف نظر خاصی ندارند و بیشتر پیرو نظر و عقیده دیگران هستند. از این رو خودشان معمولا برای سفر داوطلب نمی‌شوند و جای خاصی را هم پیشنهاد نمی‌دهند بلكه مایلند دیگران سفری را ترتیب دهند و از آنها دعوت كنند همراهی‌شان كند.
 

مضطرب‌ها زیاد دور نمی‌شوند

 
افراد مضطرب به علت نگرانی‌هایی كه دارند زیاد نمی‌توانند از شهر، دیار، خانه و كاشانه‌شان دور بمانند. سفر كردن به جاهایی كه با محل زندگی آنها فاصله زیادی دارد، آنها را مضطرب و نگران می‌كند. از این رو مكان‌های نزدیك‌تر را برای سفر رفتن ترجیح می‌دهند. این افراد به علت حساسیت‌هایی كه دارند از رفتن به جاهایی مثل كویر، جنگل، كوه و دشت كه امكانات رفاهی و بهداشتی كمتری دارد، خوش‌شان نمی‌آید. بیشتر دوست دارند به شهرها سفر كنند چون هم خطر كمتری آنها را تهدید می‌كند و هم اینكه هر لحظه نگران و مضطرب نمی‌شوند و  برای برگشتن به خانه امكانات بیشتری در اختیار دارند.
 

افسرده‌ها به زور سفر می‌كنند

 
این دسته افراد روحیه و خلق و خوی گرفته و دلمرده‌ای داشته و بیشتر به تنهایی و عزلت‌گزینی گرایش دارند. معمولا علاقه چندانی به سفر رفتن ندارند و به توصیه و اجبار اطرافیان برای عوض شدن حال و هوای‌شان گاهی تنهایی سفر می‌كنند. رفتن به مكان‌هایی مثل نقاط سردسیر یا مناطقی كه در نزدیكی دریا قرار دارد و بارندگی در آنها زیاد است را ترجیح می‌دهند. فصل پاییز فصل مورد علاقه این افراد است و در روزهای پاییز گرایش و تمایل بیشتری به سفر كردن دارند.
 

غیرمنطقی‌ها غیرقابل پیش‌بینی‌ هستند

 
«هر چه پیش آید خوش آید» شعار این دسته افراد در زندگی است و معمولا بدون هیچ برنامه‌ریزی عازم سفر به ناكجاآباد می‌شوند؛ یعنی به‌طور ناگهانی بدون اینكه مقصد مشخصی داشته باشند، تصمیم می‌گیرند به مسافرت بروند و به جزئیات ماجرا اهمیت چندانی نمی‌دهند. فقط به قصد اینكه سفری رفته باشند، راهی می‌شوند.
 

خجالتی‌ها از آدمیزاد به دور هستند

 
افراد خجالتی از آنجا كه از تعامل و ارتباط با دیگران لذت نمی‌برند و در حضور جمع احساس خوشایندی ندارند، معمولا تمایل دارند به جاهایی سفر كنند كه دور از مردم باشد؛ مكان‌هایی كه خالی از سكنه است باب طبع این افراد برای مسافرت است؛ مثل یك جنگل دورافتاده كه كلبه‌ای هم برای اقامت در آن وجود دارد.
 
 
 

دمدمی‌مزاج‌ها همسفر خوبی نیستند

 
افراد دمدمی‌مزاج احساسات دوگانه زیادی دارند؛ یعنی دقیقا نمی‌دانند چه كاری را باید انجام دهند و چه كاری را نباید انجام دهند. به همین دلیل مدام تردید دارند و تصمیمات‌شان‌راتغییر می‌دهند. این افراد اصلا همسفرهای خوبی نیستند چون لحظه‌ای حال‌شان خوب است و لحظه‌ای دیگر حال‌شان خوب نیست. در موقعیتی كه همه شاد و خوشحالند این افراد ناگهان وارد فاز غم می‌شوند و بالعكس یا میانه راه تصمیــــم‌می‌گیرند بازگردند. حالات و احساسات دوگانه این افراد در سفرهای دسته‌جمعی و گروهی دیگر افراد را هم سردرگم می‌كند.
 

پرخاشگرها استاد آسیب‌رساندن هستند

 
در درون‌ پرخاشگر‌ها احساسات كنترل‌نشده‌ای وجود دارد و از كودكی یاد گرفته‌اند به شكل نامناسب و ضداجتماعی آنها را ابراز كنند. از این رو این دسته از افراد دوست دارند به جاهایی سفر كنند كه امكان پرداختن به تفریحات خشن و ناسالمی مثل شكار، رانندگی با سرعت غیرمجاز، آسیب رساندن به طبیعت، روشن كردن آتش و... وجود داشته باشد.
 

سردمزاج‌ها بسیار خونسرد و بی‌خیالند

 
از آنجا كه سردمزاج‌ها آدم‌های سرد و بی‌احساسی هستند، تفریحات خشك و بی‌روح كه خالی از هرگونه هیجانی است را ترجیح می‌دهند. آنها دوست دارند به جاهایی سفر كند كه بتوانند در كمال آرامش و خونسردی بدون هیچ چالش و هیجانی اوقات‌شان را سپری كنند. این افراد در طول سفر به جای اینكه از روند مسافرت لذت ببرند دوست دارند زودتر به مقصد برسند. سفر رفتن با این دسته افراد كسل‌كننده است.
 

خودمحور‌ها سفر‌های سخت را انتخاب می‌كنند

 
خودمحورها افرادی جدی و دیكتاتور هستند و سفرهایی با سختی‌های زیادی را در پیش می‌گیرند؛ مثل سفر به كوهستان‌ یا بیابان‌های بی‌آب و علف باب طبع این دسته افراد است. این افراد به علت خودرای بودن معمولا به همسفران‌شان اجازه نمی‌دهند، نظرات‌شان را ابراز و تصمیماتی را اعمال كنند و همواره در تلاشند حرف خودشان را به كرسی بنشانند.
 

تكانشی‌ها زود جوگیر می‌شوند

 
تكانشی‌ها معمولا مكان‌هایی را انتخاب می‌كنند كه برای سفر به آنجا تبلیغاتی انجام شده باشد؛ مثلا اگر تلویزیون آگهی بازدید از مكان‌های دیدنی شهر همدان را پخش كند این افراد بدون در نظر گرفتن شرایط موجود، جوگیر شده و كوله‌بار سفر می‌بندند. آتش اشتیاق این افراد همان‌طور كه زود شعله‌ور می‌شود زود هم خاموش می‌شود. گاهی ممكن است در میانه راه از ادامه سفر پشیمان شوند و تصمیم به بازگشتن بگیرند.
 

خلاق‌ها از همه امكانات استفاده می‌كنند

 
چون این افراد در انجام همه امور خلاقیت به خرج می‌دهند به جاهایی سفر می‌كنند كه به بهترین نحو بتوانند از همه امكانات و شرایط موجود به نفع موقعیت خودشان استفاده كنند؛ مثلا اگر شغل‌شان تجارت است مكانی را برای سفر انتخاب می‌كنند كه بتوانند در طول سفر بازاریابی هم كنند یا اگر دانشجو هستند به جاهایی سفر می‌كنند كه بتوانند برای یكی از واحدهای درسی‌شان اطلاعات علمی جمع‌آوری كنند.
 

مصمم‌ها مدام خودشان را اثبات می‌كنند

 
این افراد شخصیت‌های سختكوش و مستقلی دارند و معمولا موقعیت‌ها و مكان‌هایی را برای سفر ترجیح می‌دهند كه بتوانند در آن توانایی‌های خودشان را بسنجند؛ مثلا به منظور عكاسی، تیراندازی، شنا، كوهنوردی، رانندگی و. . . برنامه سفر چند روزه‌ای را ترتیب می‌دهند. مسافرت در صورتی برای این افراد لذتبخش خواهد بود كه تجربه سفر آنها را به این نتیجه برساند كه چقدر مصمم، توانمند، سختكوش و بااراده هستند.
 

حسابگر‌ها به فكر جیب‌شان هستند

 
از آنجا كه این افراد حساب و كتاب همه چیز را دارند و حواس‌شان به جیب‌شان است، معمولا جاهایی را برای مسافرت انتخاب می‌كنند كه هزینه كمتری برای‌شان داشته باشد. حسابگرها چند روز قبل از سفر هزینه‌های سفر مثل هزینه رفت و برگشت، محل اقامت، خورد و خوراك و. . . را برآورده و سعی می‌كنند حتی‌الامكان آنها را كاهش دهند.
 

ایده‌آل‌گراها خاص و ویژه سفر می‌كنند

 
هر سفری شخصیت‌های كمال‌گرا را قانع نمی‌كند و ترجیح می‌دهند كم به مسافرت بروند اما هر بار یك سفر درجه یك، همه‌چیز تمام و تجملی را تجربه كنند. از مدت‌ها قبل درباره جایی كه می‌خواهند بروند تحقیق كرده و بهترین گزینه را انتخاب می‌كنند، حتی اگر هزینه آن بیشتر از توان مالی‌شان باشد. بلیت و هتلی كه مدنظرشان است را از چند وقت قبل رزرو می‌كنند.
 

افراد ماجراجو به فكر تجربیات تازه‌ای هستند

 
افراد ماجراجو و تجربه‌گرا افرادی هستند كه اصطلاحا گفته می‌شود از نیروی جاذبه سرپیچی می‌كنند و سبك‌ زندگی‌شان خیلی همرنگ و موافق با عوام مردم نیست. این افراد شخصیت برون‌گرایی دارند و درجه مخاطره‌جویی و جست‌وجوی تازگی در آنها بسیار بالاست به همین دلیل دوست‌دارند در سفر فعالیت‌های جدید و تازه‌ای را مثل غواصی، سقوط از ارتفاع و چتربازی تجربه كنند.
 

ولخرج‌ها بعد از سفر جیب‌های‌شان خالی است

 
این افراد به قصد و منظور پول خرج كردن و خرید كردن سفر می‌روند و جاهایی را برای سفر انتخاب می‌كنند كه جاذبه‌های خرید مثل مراكز خرید و فروشگاه‌های بزرگ و زنجیره‌ای زیاد و متنوعی داشته باشد. در طول سفر بی‌محابا پول خرج می‌كنند. معمولا همه پولی كه همراه دارند را خرج می‌كنند و برای گذران و سپری كردن باقی سفر  مجبور می‌شوند از دیگران پول  قرض بگیرند.
 

 

تست روان شناسی برای اعتیاد به گوشی و خطرات آن

 

وقتي شارژ تلفن هوشمند شما همراه‌تان نيست و باتري‌اش رو به تمام شدن مي‌رود، چه احساسي پيدا مي‌كنيد؟ حسي شبيه به گم كردن يكي از عزيزان‌تان سراغ شما مي‌آيد و اضطرابي همراه با ناراحتي در دل‌تان مي‌نشيند؟ اگر با فاصله گرفتن از تلفن هوشمندتان حس از دست دادن آزار‌دهنده‌اي كه نمي‌توانيد با آن كنار بياييد و احساس پوچ و گنگي كه شما را ميان زمين و آسمان نگه مي‌دارد سراغ شما مي‌آيد، يعني به «نوموفوبيا» يا «ترس از زندگي بدون تلفن همراه» مبتلا شده‌ايد. نوموفوبيا، فوبيا يا ترس مرضي جديدي است كه هر روز قربانيان بيشتري مي‌گيرد. اگر شما هم به يك گوشي‌باز حرفه‌اي تبديل شده‌ايد يا احساس مي‌كنيد پناه بردن مداوم همسرتان به تلفن همراهش ميان شما فاصله ايجاد كرده، به سوالات تستي كه در ادامه آورده‌ايم پاسخ دهيد. نمره‌اي كه از اين تست مي‌گيريد، روشن مي‌كند كه چقدر حال‌تان خراب است.
 
وقتي باتري تلفن همراه‌تان رو به اتمام مي‌رود دچار نگراني و حتي وحشت مي‌شويد؟ شما تنها كسي نيستيد كه چنين احساسات آزار‌دهنده‌اي را هنگام دور شدن از گوشي هوشمندش تجربه مي‌كند. محققان مي‌گويند آمار مبتلايان نوموفوبيا هر روز بالاتر مي‌رود و توصيه مي‌كنند كه براي سنجش ميزان درگير شدن‌تان با اين فوبيا، به 20 سوالي كه در ادامه آورده‌ايم پاسخ دهيد. بيماري نوموفوبيا خودش را با علائمي مثل ناتواني در خاموش كردن تلفن هوشمند، با وسواس و دقيقه به دقيقه چك كردن تلفن همراه، به هر دري زدن براي شارژ كردن باتري تلفن همراه يا بردن آن به حمام، نشان مي‌دهد. هرچه تعداد علائمي كه وابستگي بيمارگونه شما به تلفن همراه‌تان را تاييد مي‌كند بيشتر باشد، يعني بيشتر دچار اين فوبيا هستيد و اگر خودتان با هر روز كمتر كردن اين وابستگي از پس مشكل‌تان برنياييد، بايد با كمك يك روانشناس اين ترس را از خود دور كنيد.
 

زنان در خط مقدم

 
درحالي‌که بسياري از خانم‌ها از گوشي‌باز شدن همسرشان و وابستگي شديدش به تلفن همراه شكايت مي‌كنند، محققان ادعاي ديگري را در مورد ميزان مبتلايان به نوموفوبيا مطرح مي‌كنند. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه خانم‌ها 6/3 برابر بيشتر از آقايان در معرض دچار شدن به نوموفوبيا قرار دارند. مطالعات قبلي نشان داده بود كه افراد 18 تا 24 ساله، بيشترين درجه ابتلا به اين بيماري را دارند و 77 درصدشان حتي نمي‌توانند نيمي از روز را بدون تلفن همراه خود زندگي كنند. اين افراد بدون همراه داشتن تلفن همراهي كه به اينترنت دسترسي دارد، احساس آشفتگي، نگراني يا حتي ناامني مي‌كنند و نمي‌توانند آرامش‌شان را حفظ كنند.
 

چه نمره‌اي مي‌گيريد؟

 
مقابل هر سوال، عدد يك تا هفت را بنويسيد و با اين روش به خودتان نمره دهيد: عدد يك به معناي به‌شدت مخالف و عدد هفت به معناي به‌شدت موافق است. اعداد دو تا شش هم درجه‌اي از مخالفت يا موافقت شما را نشان مي‌دهند كه خودتان مي‌توانيد ميزانش را تخمين بزنيد و با توجه به آن نمره‌گذاري كنيد. هرچه نمره‌اي كه مي‌گيريد بالاتر باشد، معنايش اين است كه بيشتر به «نوموفوبيا» دچار هستيد.
 
 
gallery_201601109266901783084
 

به اين سوال‌ها پاسخ دهيد

 
1. اگر نتوانم با كمك تلفن همراه هوشمندم به اطلاعات مورد نيازم دست پيدا كنم، حس مي‌كنم چيزي را گم كرده‌ام.
 
2. اگر لحظه‌اي كه به اطلاعات نياز دارم، اينترنت موبايلم قطع باشد و نتوانم آنها را با گوشي هوشمندم به دست بياورم، آشفته مي‌شوم.
 
3. عادت دارم خبرهاي روز را با تلفن همراهم بخوانم و اگر اين دسترسي برايم محدود شود، اعصابم به هم مي‌ريزد.
 
4. من از قابليت‌هاي تلفن هوشمندم استفاده زيادي مي‌كنم و اگر به دليلي نتوانم با آن كار كنم، اعصابم به هم مي‌ريزد.
 
5. تمام شدن باتري تلفن همراه به من استرس مي‌دهد و اعصابم را خرد مي‌كند.
 
6. اگر بسته اينترنتم رو به اتمام برود يا حجمش كم و محدود شود، حالم بد  مي‌شود.
 
7. هر جا مي‌روم، قبل از هر كاري دنبال آنتن واي‌فاي مي‌گردم.
 
8. اگر نتوانم از تلفن هوشمندم استفاده كنم، احساس مي‌كنم بين زمين و آسمان گير كرده‌ام.
 
9. وقتي كه امكان چك كردن تلفن برايم وجود ندارد، مدام به اين موضوع فكر مي‌كنم و تا زمان مناسب را پيدا نكنم، ذهنم آرام نمي‌شود.
 
10. از اينكه نمي‌توانم با دوستان يا خانواده‌ام ارتباط برقرار كنم، مشوش مي‌شوم و احساس ناراحتي مي‌كنم.
 
11. اينكه خانواده يا دوستانم نتوانند من را پيدا كنند، من را نگران مي‌كند.
 
12. اينكه پيامك‌ها و تماس‌هاي ديگران را نتوانم دريافت كنم، من را عصبي مي‌كند.
 
13. اينكه در دسترس دوستان يا خانواده‌ام نباشم، من را نگران مي‌كند.
 
14. از اینکه ندانم  در لحظه‌اي كه تلفن همراهم نيست چند نفر خواسته‌اند با من تماس بگيرند من را عصبي مي‌كند.
 
15. نگران اين مي‌شوم كه رابطه نزديكم با دوستان يا خانواده به‌خاطر در دسترس آنها نبودن خدشه‌دار شود.
 
16. اينكه هويت آنلاينم را از من بگيرند و در شبكه‌هاي اجتماعي با كمك تلفن همراهم حضور نداشته باشم، من را عصبي مي‌كند.
 
17. از اينكه نتوانم با خواندن اخبار به كمك تلفن هوشمندم به روز باشم و با دوستانم در شبكه‌هاي اجتماعي وارد ارتباط شوم خوشم نمي‌آيد.
 
18. وقتي نمي‌توانم آپديت‌هاي روي موبايلم و نوتيفيكيشن‌هايي كه برايم مي‌آيد را چك كنم، احساس بد و گنگي پيدا مي‌كنم.
 
19. از اينكه نتوانم اي‌ميل‌هاي تازه‌ام را با كمك تلفن همراهم چك كنم، مضطرب مي‌شوم.
 
20. وقتي تلفن همراهم با من نيست، احساس عجيبي پيدا مي‌كنم، چون نمي‌دانم چه كار بايد بكنم.
 
gallery_201601105421954910691
 

چقدر حال‌تان خراب است؟

 
20 تا 60 : به نوموفوبياي خفيفي دچار شده‌ايد.
60 تا 100 : مي‌توان گفت كه مبتلا به نوموفوبيا هستيد اما حال‌تان چندان خراب نيست.
بالاتر از 100 : حال‌تان حسابي خراب است و بايد به فكر ترك اعتياد و وابستگي‌تان به تلفن همراه باشيد.
 

می‌دانید موبایل با شما چه می‌کند؟

 
تنها شما نیستید که از معتاد بودن به موبایل بازی ْآسیب می‌بینید، حتی جنینی که در شکم‌تان هست هم از آسیب‌های ناشی از گوشی‌دوستی در امان نیست.
 

موبايل به بغل نخوابيد

 
قرار دادن تلفن همراه در كنار خودتان در طول شب تاثيرات نامطلوبي بر كيفيت خواب مي‌گذارد. به باور محققان پرتوهايي كه از صفحه تلفن همراه ساطع مي‌شود، باعث ايجاد تداخل در روند طبيعي بدن و ميزان ترشح هورمون‌ها مي‌شود. اين پرتوها باعث تحريك شبكيه چشم و افزايش ساعات بيداري مي‌شود؛ چراكه نور تلفن‌هاي هوشمند مانند ساير نورهاي مصنوعي از ترشح هورمون ملاتونين كه در طول خواب ترشح مي‌شود، جلوگيري مي‌كند و بر كيفيت خواب تاثير نامطلوبي مي‌گذارد.
 

باردار‌ها مراقب باشند

 
اگر باردار هستيد، مراقب باشيد. محققان مي‌گويند استفاده خانم‌هاي باردار از تلفن همراه، در آینده كودكان آنها را 54 درصد بيشتر به مشكلات رفتاري و احساسي دچار مي‌كند. پژوهشگران مي‌گويند كودكاني كه قبل و بعد از تولد در معرض تشعشعات تلفن همراه قرار مي‌گيرند، 25 درصد بيشتر به مشكلات احساسي، 24‌درصد بيشتر به مشكلات ارتباطي، 35 درصد بيشتر به بي‌ميلي در شركت در فعاليت‌هاي فوق برنامه و 49 درصد بيشتر به مشكلات رفتاري دچار مي‌شوند.
 

مغزتان در خطر است

 
شايد بي‌خوابي از كوچك‌ترين مشكلاتي باشد كه به‌خاطر اعتياد به تلفن همراه سراغ‌تان مي‌آيد. محققان مي‌گويند استفاده طولاني مدت از تلفن همراه خطر مبتلا شدن‌تان به برخي از سرطان‌ها را بيشتر مي‌كند. بر اساس پژوهش‌هاي آنها، كساني كه زياد از تلفن همراه استفاده مي‌كنند در سال‌هاي پيري بيشتر در معرض ابتلا به تومورهاي مغزي قرار مي‌گيرند. گذشته از اين محققان معتقدند استفاده بيش از اندازه از تلفن همراه، سن ابتلا به اين سرطان را 10 سال پايين‌تر مي‌آورد.

 

دوست دارید بدانید آیا می‌شود برای یك رابطه همیشگی و پایدار برنامه‌ریزی کرد؟

تست های روانشناسی مختلفی وجود دارد که برای محک زدن رابطه یا طرف مقابل تان است. این بار با یک تست روانشناسی تا حدودی متوجه شوید که رابطه دوران نامزدی تان ابدی یا زودگذر است.
 
هر کسی لیاقت این را دارد که یک رابطه عاطفی سالم و مطمئن داشته باشد. دوست دارید بدانید رابطه شما با نامزدتان رابطه سالم و درستی است یا نه؟ دوست دارید بدانید آیا می‌شود برای یك رابطه همیشگی و پایدار برنامه‌ریزی کرد؟ این تست را دنبال کنید تا از سلامت رابطه‌تان سردرآورید. پیشنهاد می‌کنیم پاسخ‌هایتان را یادداشت کنید تا زمان امتیازدهی که در انتهای تست چگونگی آن را توضیح خواهیم داد دچار اشتباه نشوید...
 
روال تست به این صورت است که باید به هر یک از گزینه‌ها با کلمات اغلب، گاهی و هرگز پاسخ دهید.
 
شخصی که با او در ارتباط عاطفی هستم -اغلب، گاهی یا هرگز- ...
 
1 - از من در کارهایی که انجام می‌دهم به شدت پشتیبانی می‌کند و برای امتحان کردن کارهای جدید پشتیبان من است.
 
2 - دوست دارد حرف‌های من را بشنود و به آنچه در ذهن من می‌گذرد گوش کند.
 
3 - قبل از اینکه یک ماجرای کوچک به یک جنجال بزرگ تبدیل شود درباره موضوعاتی که در رابطه‌مان ایجاد ناراحتی می‌کند با من حرف می‌زند.
 
4 - نسبت به من سازش‌پذیر است، صلح را ترجیح می‌دهد و دنبال دعوا نمی‌گردد.
 
5 - درک می‌کند هر یک از ما علایق متفاوتی داریم و باید بتوانیم زمان‌هایی را جدا از هم بگذرانیم.
 
6 - ترجیح می‌دهد بیشتر با دوستان خودش ارتباط داشته باشیم و با دوستان من برخورد خوبی ندارد.
 
7 - وقتی سعی می‌کنم کارهایی را که سررشته‌ای در آنها ندارم انجام دهم از من ایراد می‌گیرد.
 
8 - نسبت به من غیرت بی‌اندازه و غیرمنطقی دارد.
 
9 - نسبت به من بدبین است و مرا به خیانت متهم می‌کند.
 
10 - دائم کنترلم می‌کند تا مطمئن شود کارهایی را که مورد انتظار اوست انجام می‌دهم یا نه.
 
11 - وقتی جر و بحث می‌کنیم و دعوا بالا می‌گیرد وسایل دور و برش را پرت می‌کند یا می‌شکند.
 
12 - وقتی در موردی با هم اختلاف داریم سعی می‌کند مرا با تهدیدهای کودکانه با خودش موافق کند.
 
13 - همه کارهای مرا کنترل می‌کند؛ چه کاری انجام می‌دهم، چه کسی را می‌بینم، با چه کسی حرف می‌زنم یا چه لباسی می‌پوشم.
 
14 - خیلی وقت‌ها باعث می‌شود اعتماد به‌نفسم را از دست بدهم و نسبت به کارهایی که انجام می‌دهم استرس پیدا کنم.
 
15 - به خاطر مشکلاتی که به وجود می‌آید مرا سرزنش می‌کند و باعث می‌شود احساس حماقت کنم. حتی گاهی مسخره‌ام می‌کند و با القاب تحقیرآمیز صدایم می‌کند.
 
16 - گاهی احساس می‌کنم هیچ‌کسی دلش نمی‌خواهد جای من باشد.
 
17 - وقتی عصبانی می‌شود تهدید می‌کند که به خودش یا من آسیب می‌رساند.
 
18 - موقع دعوا اهل برخوردهای فیزیکی مثل هل دادن است.
 
19 - وقتی در جمع دوستان یا خانواده حرف می‌زنم نسبت به من بی‌تفاوت است و اصلا به حرف‌هایم توجه نمی‌کند.
 
20 - مرا وادار به انجام کارهایی می‌کند که به آن مایل نیستم یا انتظار دارد کارهایی به خاطر رابطه‌مان انجام دهم که خارج از توانم است.
 
نحوه امتیازدهی
 
وقتی به همه پرسش‌ها پاسخ دادید جمع امتیازتان را محاسبه کنید. حواستان باشد که امتیاز پرسش‌های 1 تا 5 برای گزینه اغلب و گاهی منفی است و در جمع کردن امتیازها باید به آن توجه کنید. گام بعدی این است که بفهمید امتیازی که گرفته‌اید چه معنایی دارد. البته از آنجا که این آزمون برای کشور دیگری یا فرهنگ متفاوت طراحی شده ممکن است نمرات آن کمی نیاز به تعدیل داشته باشد و نمره واقعی شما کمی بالاتر یا پایین تر باشد.
 
 
gallery_20160109477069056572
 
 
امتیاز صفر یا منفی
 
اگر امتیاز شما صفر یا منفی شده است اصلا نگران نباشید چون در این تست هرچه امتیاز کمتری داشته باشید بهتر است. به نظر می‌رسد رابطه شما با نامزدتان در سالم‌ترین و بهترین حالت ممکن است. پس همچنان به رابطه ادامه دهید و برای ازدواج آماده شوید. البته یادتان باشد هر رابطه سالمی هم به مراقبت نیاز دارد و حفظ آن مستلزم تلاش است. بد نیست گاهی به رابطه دوستان و اطرافیانتان هم توجه کنید. ممکن است آنها در رابطه‌ای ناسالم قرار گرفته باشند ولی از آن بی‌خبر باشند. بهتر است در این موارد قبل از اینکه دیر شود برای راهنمایی‌شان تلاش کنید.
 
امتیاز 1 تا 5
 
اگر امتیاز شما بین یک تا 5 است یعنی رابطه خوبی دارید ولی احتمالا مواردی در رابطه شما وجود دارد که باید به آن توجه کنید و دنبال اصلاح آن باشید. در غیر این صورت ممکن است همین موارد کوچک به مرور زمان مشکل‌ساز شود. البته الزاما به این معنا نیست که این مسائل هشداردهنده هستند یا رابطه‌تان در خطر است، اما بهتر است حواستان را جمع کنید و فکر اصلاح مسائل کوچک باشید تا مطمئن شوید هیچ مشکل در حال گسترشی رابطه‌تان را تهدید نمی‌کند. بهترین کار این است که با نامزدتان صحبت کنید و او را در جریان چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید قرار دهید. او را هم تشویق کنید درباره خودش حرف بزند. به خاطر داشته باشید برای ساختن یک رابطه عاطفی سالم نحوه تعامل و ارتباط متقابل بسیار مهم است. همچنین خوب است شما هم تا حد امکان در مورد او و تمایلاتش اطلاعات به دست آورید و به بهبود رابطه‌تان کمک کنید.
 
امتیاز 6 تا 10
 
اگر امتیازتان بین 6 تا 10 است به نظر می‌رسد احتمالا برخی از نشانه‌های هشدار در رابطه شما وجود دارد و احتمالا رابطه چندان سالمی ندارید. این چراغ قرمزها را نادیده نگیرید. بعضی چیزهای کوچک و به‌ظاهر بی‌اهمیت در طول زمان به مشکلاتی غیرقابل‌حل تبدیل می‌شوند. درست است که تقریبا هیچ رابطه‌ای عالی و بی‌نقص نیست ولی در یک رابطه سالم هیچ یک از طرفین از دیگری سوءاستفاده نمی‌کند. اگر رابطه‌تان به اندازه‌ای که استحقاقش را دارید خوب و قوی نیست بهتر است با یک مشاور صحبت کنید.
 
امتیاز 11 تا 50
 
اگر امتیاز بین 11 تا 50 کسب کرده‌اید شک نکنید علائم هشدار در رابطه شما وجود دارد و احتمالا در معرض رابطه‌ای هستید که مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرید. به یاد داشته باشید سوءاستفاده فقط در مورد مسائل مادی و جسمانی نیست. درباره ادامه رابطه‌ای که در آن هستید حتما با یک مشاور صحبت کنید.
 
امتیاز بیشتر از 50
 
اگر امتیاز شما از 50 هم بیشتر است بعید به نظر می‌رسد احساس خوبی نسبت به رابطه‌تان داشته باشید یا در آن احساس امنیت کنید. یک مشاور خوب و باتجربه می‌تواند راهکارهای سازگار با موقعیت شما در اختیارتان قرار دهد. چه تصمیم به ادامه رابطه دارید و چه می‌خواهید آن را تمام کنید بهتر است سراغ مشاور بروید تا کمکتان کند. به هر حال هر برنامه‌ای برای آینده‌تان داشته باشید مجبور نیستید به تنهایی مشکلتان را حل کنید. یادتان باشد هر کسی لیاقت یک رابطه خوب و سالم را دارد.
 

 

تست روان شناسی برای عزت‌نفس‌ و چند تمرین ساده

در هر رابطه‌اي كه گفته شود: «مرا يا آنگونه كه هستم بپذير يا اصلا قبولم نكن.» اشاره به اين مطلب دارد كه هر شكل ديگري غيراز خودمان شدن، فريب دادن خود و ديگران است.
 
دانستن اين مطلب كه افرادي نيز وجود دارند كه ما را با تمام خوبي‌ها و بدي‌هاي‌مان (البته در حد تعادل!) دوست خواهند داشت، آرامش‌بخش است. چيزي كه اين افراد را از سايرین متمايز مي‌‌کند اين است كه آنان ما را با وجود همه نقص‌هاي‌مان قبول دارند و ما با گفتن جملاتي مانند: «وقتي كه با او هستم، مي‌توانم خودم باشم.» يا «او مرا با همين خصوصياتي كه دارم، دوست دارد.» آنان را شناخته و ستايش مي‌كنيم. در هر رابطه‌اي كه گفته شود: «مرا يا آنگونه كه هستم بپذير يا اصلا قبولم نكن.» اشاره به اين مطلب دارد كه هر شكل ديگري غيراز خودمان شدن، فريب دادن خود و ديگران است. بيشتر ما در مدرسه براي نخستين‌بار پي برديم كه در دنيا كساني وجود دارند كه ما را آنگونه كه هستيم قبول ندارند. اين درس سختي بود ولي به ما آموخت كه براي وفق دادن خود با اوضاع، تغيير كنيم.
 

با خودتان مهربان باشيد

 
ما نسبت به‌خود منتقدان بي‌رحمي هستيم و نكات مثبت خويش را كمتر مي‌بينيم و بروز مي‌دهيم. حقيقت دارد كه تصورات ما در مورد خودمان، انعكاس تصورات ديگران درباره ماست. اگر احساس خوب نبودن، خستگي يا بيهودگي مي‌كنيم مسلما ابتدا علتش اين است كه تصور مي‌كنيم ديگران در مورد ما چنين پنداري دارند. ممكن است ديگران درباره ما اشتباه كنند يا اينكه ما خودمان خوبي‌هاي خويش را بروز نداده باشيم. هرگز يادمان نرود كه اگر ما خود را دوست نداشته باشيم، هيچ كس ديگري نيز ما را دوست نخواهد داشت زيرا هنگامي كه خود را بي‌ارزش مي‌كنيم، ديگران نيز همين كار را خواهند كرد.
 

از خودتان امتحان بگيريد

 
همه ما گاهي احساس رد شدن و دوست نداشته شدن را داريم، شايد براي لحظه‌اي تصور مي‌كنيم كه با دنيا هماهنگ نيستيم يا ارزش‌مان از ديگران كمتر است. با اين همه، بايد به خاطر بسپاريم كه ما همان چيزي هستيم كه در آخرين تجزيه و تحليل از خود داشته‌ايم. انسان همان اندازه خوشبخت است كه در ذهنش احساس مي‌كند. اگر احساس مي‌كنيم كه زشت هستيم، به خاطر داشته باشيم كه زيبايي جنبه‌هاي گوناگوني دارد. اگر احساس تنهايي مي‌كنيم، منتظر نشويم كه ديگران سراغ ما بيايند، خود به سوي آنها برويم. هرگز نبايد فراموش كنيم كه هيچ‌كس كامل نيست و اين بخشي از حالات انساني ماست.
 
ما بايد ياد بگيريم كه نقص‌هاي خود را دوست بداريم و زمان و عمر خود را با دوست نداشتن خود از دست ندهيم. نكته غم‌انگيز اين است كه هر چه از دست برود، هرگز دوباره به دست نخواهد آمد. هيچ‌يك از ما قادر به زنده كردن گذشته و جبران كوتاهي‌هاي خودمان نخواهيم بود. امكان خنديدن حالا را به اميد فرداي نامعلوم از دست دادن جبران‌ناپذير نيست. زمان حتي براي جوان‌ترين ما نيز محدود است. زمان آن چيزي است كه فقط اكنون در اختيار ماست پس عمر خود را با افسوس بر گذشته تمام‌شده و آينده نيامده تلف نكنيم. جملات زير را به دقت بخوانيد و درصورتي‌كه هر يك از آنها با وضعيت فعلي شما مطابقت دارد، پاسخ بله و چنانچه به هيچ شكلي با وضعيت شما مطابقت ندارد، پاسخ خير بدهيد.
 
gallery_201601108630246118471
 
 

چه نمره‌اي مي‌گيريد؟

 
در این تست نباید برای همه سوال‌ها ارزش برابری را در نظر بگیرید. برای اینکه نمره خود رامحاسبه کنید، باید از سوال يك تا سوال 16 به هر پاسخ بله يك امتياز و به پاسخ‌هاي خير امتيازي ندهيد. از سوال 17 تا سوال 25 به هر پاسخ خير يك نمره و به پاسخ‌هاي بله نمره‌اي ندهيد. حاصل جمع نمراتتان را می‌توانید با کمک راهنمای زیر تفسیر کنید:
 
25-17
عزت نفس شما بسيار پايين است. اصلا به‌خود اعتماد نداريد. از خود نااميد شده‌ايد. بلند شويد! دست از تحقير خود ‌برداريد. سعي كنيد خود را همان‌گونه كه هستيد بپذيريد. توصیه ما این است که با کمک راهنمایی که در این مطلب برایتان آورده‌ایم، برای بالا بردن عزت نفس خود تلاش کنید.
 
16-8
احساسات شما در مورد خودتان پايدار نيست. گاهي از آنچه هستيد يا انجام مي‌دهيد راضي بوده و گاهي با كوچك‌ترين حرف يا انتقاد از طرف ديگران، در مورد خود دچار شك و ترديد مي‌شويد.
 
كمتر از 7
تبريك مي‌گوييم! اعتماد به نفس شما عالي است. البته قدر این ویژگی را بدانید اما مواظب باشيد دچار غرور و خودبيني نشويد.
 

عزت‌نفس‌تان بالا مي‌رود اگر. . . 

 
والدين‌تان براي شما چقدر وقت گذاشته‌اند؟ وقتي كودك بوده‌ايد چقدر به حرف‌هاي‌تان گوش داده‌اند؟ اگر در خانواده‌اي بزرگ شده باشيد كه به‌خاطر كودك بودن‌تان هميشه در آخر صف قرارتان داده‌اند و اهميتي به خواسته‌ها و حرف‌هاي‌تان نداده‌اند، احتمالا حالا كه سني از شما گذشته، عزت‌نفس پاييني داريد. 
 
متاسفيم. هميشه شما و والدين‌تان نيستيد كه مي‌توانيد به بالا رفتن عزت‌نفس‌تان كمك كنيد. ويژگي‌هاي ذاتي شما در شكل گرفتن چنين ويژگي بي‌تاثير نيستند. اگر زيبا و جذاب باشيد، احتمالا از همان سال‌هاي كودكي تا امروز توجه بيشتري به شما شده و عزت‌نفس بالاتري پيدا كرده‌ايد. 
 
اگر در خانواده‌اي پرورش پيدا كرده‌ايد كه شما را با اصول نقد كردن و نقدپذيري آشنا كرده‌اند، احتمالا عزت‌نفس بالايي داريد. كساني كه اين ويژگي شخصيتي در آنها كمرنگ است، مدام ديگران را نفي مي‌كنند و دنبال راهي براي تحقير آنها مي‌گردند. اين افراد مدام خود را با ديگران مقايسه مي‌كنند و دنبال راهي براي اثبات برتري خود نسبت به ديگران مي‌گردند. 
 
آدم‌هايي كه در كودكي مدام مورد سرزنش ديگران قرار گرفته‌اند، تصور مي‌كنند كه همه در پي تحقير آنها و ايراد گرفتن از آنها هستند، به همين دليل به محض مواجه شدن با ديگران حالت تدافعي مي‌گيرند. 
 
اگر پدر و مادرتان عزت‌نفس پاييني داشته‌اند، احتمالا شما هم از اين ويژگي شخصيتي بهره چنداني برده‌ايد. الگو‌برداري از رفتارها و ويژگي‌هاي شخصيتي والدين، يكي از عادات اوليه كودكان است و اگر پدر و مادر شما عزت‌نفس‌شان پايين بوده، معنايش مي‌تواند اين باشد كه شما با الگو قرار دادن آنها عزت‌نفس پاييني را در خود شكل داده‌ايد. 
 

چند تمرين ساده براي بالا بردن عزت‌نفس 

 
كاغذي را‌ برداريد و يك طرف آن خصوصيات مثبت خود را بنويسيد. با خود مهربان باشيد و با ديد مثبت بنويسيد. مي‌توانيد از افراد مورد اعتمادتان كمك بگيريد. در طرف ديگر كاغذ خصوصيات منفي خود را بنويسيد البته باز هم با ديدي مثبت، نه انتقادي. دوطرف را با هم مقايسه كنيد. اگر ديدتان را نسبت به‌ خود عوض كنيد همه چيز عوض خواهد شد. خود را كوچك نشماريد. خود را دست كم نگيريد. براي خودتان ارزش قائل شويد. از زندگي همراه با سرزنش خود دست ‌برداريد. آن‌طور كه فكر مي‌كنيد بد نيستيد. از مقايسه خود با ديگران دست بر داريد، از اين كار غير از پايين بردن اعتمادبه‌نفس‌تان چيز ديگري عايدتان نمي‌شود. 
 
به ‌خودتان برسيد، به ظاهرتان اهميت بدهيد. براي وقت‌تان ارزش قائل شويد. از افراد بدبين و كساني كه به شما حسادت كرده يا شما را تحقير مي‌كنند دوري كنيد. براي نظر ديگران بيش از حد لازم ارزش قائل نشويد. فراموش نكنيد آنها هم انسان‌هايي مثل شما هستند. به‌خود بگوييد كه بهترين هستيد. به‌خود بباورانيد كه مي‌توانيد كارها را به بهترين شكل ممكن انجام دهيد. وقت را از دست ندهيد، زمان براي هيچ‌كس صبر نمي‌كند.

 

شخصیت شناسی از روی نحوه انگشتان پا

 

 

مطالعات نشان داده است که مدل هر یک از انگشتان پا نشانی از خلق و خوی افراد است.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده اندازه و سایز انگشتان پا با اصل و نصب افراد ارتباط نزدیکی دارد.  در مقاله ای ساخت و بافت انگشتان پا و ارتباط آن با احساسات و شخصیت افراد مورد بررسی قرار گرفته شده است،‌که در اینجا به آن اشاره می شود:
 

بلند بودن انگشت دوم پا

 
این حالت انگشت پا نشانی از رهبریت افراد را نشان می دهد. حاکمان ازسلسله سلطنتی مصر باستان و هاوایی همگی دارای انگشتان دوم پای بلندتری برخوردار بودند.
 

آخرین مفصل انگشت سوم در یک زاویه

 
افراد با این مدل انگشت پا دارای توانایی طبیعی برای فریب دادن دیگران دارند، که غالبا کسانی که در کار جاسوسی هستند دارای یک چنین ویژگی پا هستند.
 

انگشت کوچک پا فوق العاده سایز کوچکی داشته باشد

 
افراد با این چنین انگشتانی دارای ماهیت کودکانه، با حس شوخ و سرگرم‌ کننده دارند.
 

انگشت دوم پای چپ به سمت انگشت بزرگتر متمایل باشد

gallery_201601109671466760938

این افراد دارای طبیعتی احساساتی و نوستالژیک هستند، که این ویژگی به طور بارز در هنرمندان مشهود است.
 

انگشت کوچک در یک زاویه اشاره داشته باشد

 
این مدل نشان دهنده ماهیت غیرمتعارف است. توانایی در حرکت دادن انگشت کوچک پا حاکی از آن است که افراد بی‌قرار بوده و نیاز به یک تغییرثابت دارند.
 
واقعیت این است که ژنوم انسانی چند عامل فیزیکی نظیر پوست، مو و رنگ چشم، شکل بدن و اندام را مشخص می‌کند. همچنین از طاسی تا تمایلات به بیماری ها را نیز شامل می‌شود.
 
باید گفت که مورفولوژی بشر یک میراث وابسته است. مطالعات دیگر نشان داده است که ویژگی‌های قبیله‌ای خانوادگی مانند فقدان اثر انگشت در شمار بالایی از مردم باسک دیده شده است.
 
در این میان بایستی تمامی اصل و نصب‌ها در نظر گرفته شوند، چرا که طی 500 سال گذشته تمامی نژادها با یکدیگر ادغام شده اند.

 



تست روان شناسی برای درسهایی از اشتباهات گذشته

چقدر از اشتباهات گذشته درس می‌گیرید؟ این تست به شما کمک می‌کند پاسخ این سوال را بفهمید.

 
همه ما دچار اشتباه می‌شویم. اصلا اشتباه كردن بخشی از زندگی ماست و می‌دانیم كه انسان جایزالخطاست، اما برای بعضی از افراد اشتباهات كوچك با افسوس و پشیمانی‌های بزرگی همراه می‌شود و ابعاد مختلف زندگی‌شان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. شما در تصمیم‌گیری تا چه حد مرتكب اشتباه می‌شوید؟ آیا پشیمانی سراغ‌تان می‌آید و عذاب وجدان راحت‌تان نمی‌گذارد؟ مجله PSYCHOLOGIES تستی طراحی كرده كه به كمك آن می‌توانید میزان ندامت و پشیمانی‌تان را بسنجید و بفهمید این ویژگی در كدام بخش از شخصیت شما ریشه دارد، پس قلم و كاغذ ‌بردارید و از این فرصت برای رهایی از احساسات نامطلوب استفاده كنید.
 
gallery_201601109370116436374
 
امروز صبح قبل از اینكه از خانه خارج شوید با یكی از اطرافیان دعوای سختی داشته‌اید، بعد از این اتفاق چه واكنشی دارید؟
وقتی به محل كار می‌رسید روی كار متمركز می‌شوید و به این موضوع فكر نمی‌كنید.
افسوس می‌خورید كه چرا قبل خروج از خانه اوضاع را به حالت صلح و آرامش برنگردانده‌اید.
فكر می کنید حق با شماست و موضوع را فراموش می‌كنید. 
 
به‌طور كلی بیشتر در چه شرایطی احساس افسوس و پشیمانی سراغ‌تان می‌آید؟
وقتی در یك لحظه كار نادرستی انجام می‌دهید یا بدون فكر حرفی می‌زنید.
هنگامی كه جرات نمی‌كنید حرف دل‌تان را مطرح كنید.
وقتی از اشتباهات گذشته درس نمی‌گیرید. 
 
بیشتر مواقع از كدام جمله استفاده می‌كنید؟
به جای حرف زدن عمل كن.
قبل از حرف زدن فكر كن.
افسوس گذشته را مخور.
 
بعد از اینكه مرتكب اشتباهی می‌شوید چه چیزی فكرتان را مشغول می‌كند؟
به این فكر می‌كنم كه چطور می‌توانم اشتباهم را جبران كنم.
خودم را سرزنش می‌كنم كه چرا چنین كاری را انجام داده‌ام و ناراحت و افسرده می‌شوم.
سعی می‌كنم ذهنم را از این موضوع منحرف كنم و به خودم می‌گویم كه بالاخره برای رفع این مشكل راه‌حلی به ذهنم می‌رسد. 
 
اگر در روابط عاطفی‌تان مشكلی پیش بیاید چطور خودتان را سرزنش می‌كنید؟
به خودم می‌گویم اصلا نباید به این سرعت وارد رابطه می‌شدم.
افسوس می‌خورم كه چرا از نظر احساسی كاملا درگیر شدم.
نمی‌خواهم اعتراف كنم كه این ارتباط عاطفی اشتباه بوده است. 
 
بیشتر مواقع برای اینكه با احساس ندامت و پشیمانی‌تان كنار بیایید چه كار می‌كنید؟
یك دكمه جادویی دارید كه با فشار دادن آن افكارتان را متوقف می‌كنید و به خودتان فرصت می‌دهید تا برای اقدام جدید وارد عمل شوید.
ذهن‌تان به‌طور كامل درگیر اتفاقات گذشته می‌شود و به این فكر می‌كنید كه رفتار شما چه تبعاتی دارد.
به خودتان می‌گویید افسوس خوردن در این لحظه در درازمدت فایده‌ای ندارد. 
 
تصور كنید كه در یك موقعیت پیچیده قرار گرفته‌اید، برای مثال می‌خواهید به یك رابطه عاطفی پایان دهید، موقعیت شغلی تازه‌ای را بپذیرید یا مهاجرت كنید، در چنین شرایطی واكنش شما چگونه است؟
ذهن‌تان مدام از این شاخه به شاخه دیگر می‌رود و به شما می‌گوید عجله كن، صبر كن یا این موقعیت را از دست نده.
قبل از تصمیم‌گیری مدتی وقت تلف می‌كنید و تصمیم قطعی برای‌تان دشوار است.
در مورد مزایای موقعیت تازه شك و تردید دارید. 
 
قرار است در یك مسابقه دوی ماراتن شركت كنید. چه چیزی سبب می‌شود كه از دنبال كردن برنامه تمرینات دست بكشید؟
به دفعات زیاد سر تمرین حاضر نمی‌شوید چون حال و حوصله ندارید.
به جای دویدن و انجام تمرینات زمان زیادی را به مطالعه دقیق روی نقشه برنامه تمرینات و برنامه زمان‌بندی سایر رقبا اختصاص می‌دهید.
زیاد تمرین نمی‌كنید اما باور شما این است كه برنده می‌شوید. 
 
فرض كنید برای یك سفر كاری به خارج از كشور رفته‌اید. پنج دقیقه قبل از سوار شدن به هواپیما در یكی از فروشگاه‌های فرودگاه لباس زیبایی چشم‌تان را می‌گیرد، در این شرایط چه كار می‌كنید؟
به سرعت داخل مغازه می‌روید و بدون پرو كردن لباس آن را می‌خرید. اگر اندازه‌تان نبود بعدا آن را می‌فروشید یا هدیه می‌دهید.
به سمت هواپیما حركت می‌كنید تا از پرواز جا نمانید اما تمام روز خودتان را سرزنش می‌كنید كه چرا این لباس را نخریده‌اید.
لباس را می‌خرید و برای‌تان مهم نیست كه بیش از استطاعت مالی‌تان برای آن پول پرداخت كرده‌اید. 
 
احساس ندامت و پشیمانی به چه شكل زندگی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟
به شما كمك می‌كند اشتباهات‌تان را جبران كنید.
باعث می‌شود به فكر فرو روید و مدام به آن فكر كنید.
شما را با كمی احساس ناخرسندی به حال خودتان رها می‌كند. 
 
نکته:
هر چیزی كه در گذشته برای‌تان اتفاق افتاده، حكمتی داشته است. باید سعی كنید كه از آنها درس بگیرید و برای آینده خود از این تجربیات استفاده كنید. فقط به حال و آینده فكر كنید، چون گذشته، دیگر گذشته است و نمی‌توانید به عقب برگردید. از هر لحظه زندگی لذت ببرید.
 
gallery_20160110191916393684
 
 
اگر بیشتر پاسخ‌های‌تان گزینه 1 است
احساس ندامت و پیشمانی شما بیشتر به خاطر كارهایی است كه انجام می‌دهید. اغلب اوقات خودتان را سرزنش می‌كنید كه چرا چنین حرفی زده‌اید، رفتار نادرستی داشته‌اید یا در مورد دیگران زود قضاوت كرده‌اید. این احتمال وجود دارد كه از سر اجبار چیزی بخرید كه به آن واقعا نیازی ندارید و بعد پشیمان شوید. شاید هم به دلیل رفتارتان سبب رنجش دیگران شوید.
 
مزایا:
 
 فردی قابل اعتماد هستید كه انگیزه‌های‌تان را به صورت خودجوش به مرحله اجرا می‌گذارید. این ویژگی در زمان تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی به كارتان می‌آید. عمل‌گرا هستید و این رفتار به شما كمك می‌كند در زندگی تجربیات خوبی به دست آورید.
 
معایب:
 
 به سرعت تصمیم می‌گیرید كه این شتاب زدگی ممكن است برایتان دردسر ساز شود و همیشه مناسب نیست. اگر این ویژگی در جنبه‌های زندگی شما مدام تكرار شود مشكلات زیادی برایتان به وجود می‌آید. ضریب اشتباهات تان بالا می‌رود و برای جبران خطاها و عذرخواهی باید وقت و انرژی بگذارید.
 
توصیه به شما:
 
 نسبت به رفتارهایتان حساس‌تر شوید و مراقب باشید كه تحت تاثیر جریانات پیرامون تان قرار نگیرید. به‌طور مثال اگر آگهی‌های تبلیغاتی به‌شدت روی شما تاثیرگذار هستند نسبت به این موضوع آگاه باشید و زندگی‌تان را براساس گفته‌های دیگران هدایت نكنید.
 
اگر بیشتر پاسخ‌های‌تان گزینه 2 است
افسوس و پشیمانی شما در كمبود اعتمادبه‌نفس‌تان ریشه دارد. گاهی اوقات ترس از تحقیر شدن یا ترس از مورد سرزنش قرار گرفتن سبب می‌شود كه اشتباهاتی را مرتكب شوید. از سوی دیگر گاهی اوقات اشتباهات كوچك را برای خودتان بیش از حد بزرگ می‌كنید و به دلیل اینكه از اشتباه كردن می‌ترسید، رفتاری منفعلانه در پیش می‌گیرید.
 
مزایا:
 
 در زندگی فردی محتاط هستید و بی‌گدار به آب نمی‌زنید. شاید در چشم مردم فردی عاقل به چشم بیایید اما وقتی به اعماق وجودتان نگاه بیندازید، می‌بینید كه این رفتار دلیل دیگری دارد و به ترس‌های‌تان مربوط می‌شود.
 
معایب:
 
 در محدوده امن خود باقی می‌مانید و از پیشروی به جلو و اخذ تصمیم‌های مهم خودداری می‌كنید. به حرف مردم توجه می‌كنید و می‌ترسید كه درباره رفتارتان قضاوت كنند و پشت سرتان حرف بزنند، به همین دلیل می‌خواهید همیشه بهترین باشید و بیش از حد ایده‌آل‌گرا می‌شوید.
 
توصیه به شما:
 
 دیدگاه تان را درباره ریسك‌پذیری و خطاها مورد بازبینی قرار دهید. ممكن است از انجام كاری خودداری كنید، درنتیجه مرتكب اشتباه نشوید و شكست نخورید اما این طرز فكر در طولانی مدت شما را از رشد و پیشرفت باز می‌دارد. از این رو یاد بگیرید خطاهای ما هم جزئی از زندگی هستند. اجازه ندهید كه ترس از اشتباه كردن شما را از حركت باز دارد، افسوس‌ها را بپذیرید و با آنها كنار بیایید.
 
اگر بیشتر پاسخ‌های‌تان گزینه 3 است
به‌شدت تلاش می‌كنید افسوس نخورید و از انجام كارهای‌تان پشیمان نشوید. سعی می‌كنید اتفاقات را به سرعت به فراموشی بسپارید و وقت‌تان را برای تجزیه و تحلیل وقایع گذشته به هدر نمی‌دهید، اما آیا چنین رفتاری خوب است؟
 
مزایا:
 
 انرژی‌تان را به خاطر افسوس خوردن به هدر نمی‌دهید و فكرتان را مشغول نمی‌كنید، بنابراین شكست‌ها را بزرگ و عمیق نمی‌بینید و می‌توانید خودتان را به سرعت به زندگی عادی بازگردانید.
 
معایب:
 
 از لحاظ روانشناسی اگر گاهی كمی هم پشیمان شوید برای‌تان خوب است چون سبب می‌شود رفتارتان را بررسی كنید و اگر مشكلات رفتاری دارید، در صدد رفع آنها برآیید. درواقع با دنبال كردن این روند شانس‌تان را برای رشد شخصیتی از دست می‌دهید چون ممكن است اشتباهات مداوم شما ریشه رفتاری مشخصی داشته باشند كه سعی می‌كنید آن را نادیده بگیرید و كنار بگذارید.
 
توصیه به شما:
 
 افسوس و پشیمانی را به‌عنوان یك بخش طبیعی زندگی بپذیرید و به این فكر كنید كه می‌تواند برای‌تان مفید هم باشد. سعی كنید با فكر كردن به اشتباهات از آنها درس بگیرید. البته به این معنا نیست كه مدام حسرت و اندوه را به زندگی‌تان راه دهید، بلكه هدف این است كه این رفتار را تعدیل كرده و از آن به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت استفاده كنید.
 
gallery_20160110282805727558
 
اگر از تصمیمات‌تان پشیمان می‌شوید 
فرقی نمی‌كند كه چه سن و سالی داشته باشید یا در چه شرایطی قرار دارید. در هر صورت می‌توانید با مطالعه و تمرین، مهارت‌های تصمیم‌گیری‌تان را بهبود بخشید. برخی از تصمیمات ما مانند زنجیر به هم متصل هستند و ممكن است یك تصمیم كوچك تبعات و پشیمانی‌های زیادی به همراه داشته باشد؛ بنابراین برای اینكه رشته كار از دست‌تان در نرود این پیشنهادات را به‌كار ببرید.
 
-  در تصمیم‌گیری نسبت به مشكلات بی‌طرف باشید و با پیش‌زمینه قبلی تصمیم تازه‌ای نگیرید.
-  همیشه به حقایق نگاه كنید نه آرزوهای دست نیافتنی.
-  هروقت ناراحت، عصبانی یا تحت فشار هستید هیچگونه تصمیمی نگیرید و این كار را به زمان دیگری موكول كنید.
-  اگر فكر می‌كنید عواقب تصمیم شما به اطرافیان‌تان هم سرایت می‌كند در مورد تصمیم‌گیری بیشتر حساس باشید.
-  نسبت به ارزش‌های خودتان آگاهی داشته باشید و با شناخت از توانایی‌های‌تان تصمیم‌گیری كنید.

 

تست روان شناسی هلن فیشر، برای دانستن سرشت انسانها

هلن فیشر، پژوهشگر و روانشناس آزمونی برای‌تان طراحی کرده که نشان می‌دهد شما چه شخصیتی دارید.

gallery_201601111001859631646

 

gallery_201601115722996117749

gallery_201601114243398962193

 

gallery_201601112534440430789

چه نمره‌ای می‌گیرید؟

برای امتیاز دادن به آزمون، برای هر پاسخ  کاملا مخالف به خودتان صفر امتیاز بدهید و یک امتیاز برای هر پاسخ مخالف، دو امتیاز برای هر پاسخ موافق و  سه امتیاز برای هر پاسخ کاملا موافق.  بعد از این، امتیازهای هر معیار را با هم جمع کنید. معیار اول میزان اینکه چقدر شما فردی جست‌وجوگر هستید را اندازه‌گیری می‌کند. معیار دوم اینکه چقدر فرد سازنده‌ای هستید را نشان می‌دهد. معیار سوم مشخص می‌کند شما چقدر مدیر هستید و معیار چهارم اینکه چقدر فردی مذاکره کننده‌ای هستید را  می‌سنجد. دو معیاری که امتیازتان در آن بیشتر است ویژگی‌های شخصیتی اولیه و ثانویه‌تان را مشخص می‌کند.

 

سرشت شما تغيير نمي‌كند

اين مسئله در شبي كه در واشنگتن سخنراني داشتم برايم اثبات شد. در آن شب خانمي از شنوندگان نزد من آمد و اظهار داشت كه سه سال است که با مردي در رابطه عشقي است. او مي‌گفت در اين زمان هيچ‌وقت خودم نبودم و نتوانستم خودم را دوست داشته باشم. به دروغ وانمود مي‌كردم داستان‌هاي جنگي دوست دارم و به برنامه‌هاي ورزشی علاقه دارم. او در كنار مرد مورد علاقه‌اش نقش افراد ساده‌لوح كه هيچ‌ شناختي از علایق خود ندارند را بازي مي‌كرده. او تمام تلاش خود را مي‌كرده تا از عهده اين نقش‌ها برآيد. ديگر ناتوان شده بود. مي‌گفت: «هر‌گاه مرد مورد علاقه‌ام براي سفر كاري از شهر خارج مي‌شود من به خود واقعي‌ام تبديل مي‌شوم.»

 اريك فروم، روانشناس مي‌گويد:

 «صداقت در عشق به اين معناست كه علاقه شما منجر به تخريب هويت كسي نشود.» من پيش‌بيني مي‌كنم كه اين زن نهايتا از اين نقش بازي كردن خسته مي‌شود و با خود واقعي‌اش با عشقش روبه‌رو مي‌شود. صداقت او در ‌نهايت دو نتيجه خواهد داشت؛ باعث شكست يا شكوفا شدن عشقش مي‌شود. مهم نيست چه بر سر رابطه‌شان مي‌آيد بلكه مهم اين است كه او حس بهتري نسبت به خودش پيدا مي‌كند.

منبع:ایران نما

 

تست روان شناسی برای برای اینکه بفهمی چه قدر آرامش داری

 
قدر آرامش را آنهایی بیشتر می‌دانند که آن را در زندگیشان ندارند یا آن را از دست داده‌اند! وقتی آرامش نداشته باشید مهم نیست چه چیزهایی دارید زیرا هیچ لذتی از آن داشته‌ها و زندگیتان نمی‌برید. آزمونی که در پی‌آمده به شما کمک می‌کند نشانه‌های آرامش در زندگی خود را بررسی کنید و در صورت نیاز، با تغییر چند رفتار، آن را به زندگیتان برگردانید.
 
ابتدا با انتخاب یکی از گزینه‌های «الف»، «ب» یا «ج» به ۲۵ سوال این آزمون پاسخ دهید تا میزان آرامش زندگیتان را بسنجید.
 
۱-آیا ناخن‌هایتان را می‌جوید؟ الف) بله ب) گاهی اوقات ج) خیر
 
۲-آیا تاکنون به منظور آرامش یافتن به سراغ یک حمام داغ طولانی مدت رفته‌اید؟ الف) نه، فقط به قصد تمیزی به سراغ حمام می‌روم. ب) گاهی اوقات ج) بله چون یک حمام داغ طولانی، بهترین شیوه برای در کردن خستگی و آرامش یافتن محسوب می‌شود.
 
۳-وقتی دردی به سراغتان می‌آید که تاکنون آن را تجربه نکرده‌اید، آیا آن را فورا نشانه یک بیماری خطرناک می‌دانید؟ الف) بله و تا زمانی که درد رفع نشود، نگرانی یک لحظه هم دست از سرم بر نمی‌دارد. ب) گاهی اوقات ج) راستش نه ولی اگر درد ادامه پیدا کند به پزشک مراجعه می‌کنم تا علت مشخص شود.
 
۴-آیا تا به حال به علت اینکه افکار درهم و برهم زیادی در سر داشته‌اید، دچار بی‌خوابی شده‌اید؟ الف) بله، به وفور ب) گاهی اوقات ج) خیلی به ندرت و در مواقع خاص
 
۵-هر چند وقت یک بار در ارتباط با کارهایی که انجام داده‌اید، احساس گناه و عذاب وجدان به سراغتان آمده است؟ الف) به وفور و به دفعات ب)‌ گاه و بیگاه. ج) خیلی به ندرت یا هرگز
 
۶-آیا بیش از حد معمول، فکر و خیال می‌کنید؟ الف) بله به وفور ب) بیشتر اوقات ج) گاهی اوقات ولی نه خیلی زیاد
 
۷-آیا تاکنون در حالی از خواب برخاسته‌اید که افکار نگران کننده در سر داشته باشید؟ الف) بله ب) خیلی کم ج) خیلی به ندرت
 
۸-هر چند وقت یک بار با آرامش کامل به تماشای فیلمی از تلویزیون می‌پردازید؟ الف) کمتر از هر ۲ هفته یک بار. ب) دست کم به طور متوسط هفته‌ای یک مرتبه. ج) به طور متوسط بیش از یک مرتبه در هفته
 
۹-زمانی که در سفر هستید، آیا می‌توانید فکر و ذهنتان را به کلی از مسائل کاریتان دور کنید؟ الف) نه چون آن قدر گرفتار و پرمشغله هستم که نمی‌توانم مسائل کاری‌ام را به کلی به دست فراموشی بسپارم. ب) سعی می‌کنم ولی این طور مسائل همیشه در گوشه‌ای از ذهنم جا دارند. ج) بله
 
۱۰-در مجموع از بخت و اقبالتان در زندگی راضی هستید؟ الف) راستش را بخواهید نه ب) دلم می‌خواهد راضی باشم، ولی اوضاعم می‌توانست بهتر از این‌ها باشد. ج) بله
 
۱۱-آیا سعی دارید هر شب ساعت خواب مشخصی داشته باشید؟ الف) خیر چون آن‌قدر گرفتارم و فکر و خیال دارم که ساعت خواب هر شبم به نحو محسوسی تغییر می‌کند. ب) سعی دارم ولی گاهی اوقات موفقیتی حاصل نمی‌کنم. ج) بله، معمولا همیشه اطمینان حاصل می‌کنم که راس ساعت مشخصی بخوابم تا نیازم به خواب برطرف شود و صبح روز بعد سرحال و با نشاط باشم.
 
۱۲-فرض کنید با وجود اینکه مشغله زیادی دارید، تصمیم می‌گیرید در خانه بمانید و به تماشای مسابقه فوتبال یا یک فیلم سینمایی بپردازید. آیا در هنگام تماشای آن برنامه از این بابت که کارهای مهمتان راپشت گوش انداخته‌اید، احساس گناه و عذاب وجدان می‌کنید؟ الف) بله، آنقدر که در لذت بردنم از تماشای آن برنامه اختلال ایجاد می‌کند. ب) تا حدی بله، ولی به هر حال مستحق این استراحت هستم و می‌دانم که بعدا در فرصتی مناسب کارم را به نحو احسن انجام می‌دهم. ج) خیر، اصلا احساس گناه نمی‌کنم.
 
۱۳-آیا تا به حال به شیوه‌هایی برای رسیدن به آرامش بیشتر مانند استفاده از طب سوزنی یا... اندیشیده‌اید؟ الف) بله ب) خیر، ولی شاید در آینده در این زمینه بیشتر به بررسی این موضوع بپردازم. ج) خیر
 
۱۴-سر و صدا تا چه حد کفری و عصبانیتان می‌کند؟ الف) خیلی زیاد، در واقع گاهی اوقات اعصابم از این بابت به هم می‌ریزد. ب) فقط گاهی اوقات در هنگام شنیدن سر و صدا از کوره در می‌روم. ج) خیلی به ندرت باعث آزارم می‌شود ولی در کل اهمیتی به آن نمی‌دهم.
 
۱۵- آیا برای انجام دادن کار‌هایتان عجله دارید؟ الف) بله، بیشتر اوقات ب)‌ گاه و بیگاه ج) معمولا نه
 
۱۶-آیا در موقعیت‌ها و شرایط تنش زا، بغض راه گلویتان را می‌بندد؟ الف) بله ب) در موارد خیلی نادر این حالت را تجربه کرده‌ام ج) شاید ولی تا آن حد نبوده که به راحتی متوجهش شوم.
 
۱۷-آیا برایتان پیش می‌آید که فشار کاریتان غیر قابل تحمل شود؟الف) بله ب) گاهی اوقات ج) خیر
 
۱۸-آیا نسبت به آینده خوش بین هستید؟الف) خیر چون همیشه نگران آینده هستم. ب) نظر خاصی در این باره ندارم و پیرو این ضرب المثل هستم که هر چه پیش آید، خوش آید! ج) بله، خوش بین هستم
 
۱۹-به نظر شما، حضور در کلاس‌های یوگا برای تغییر حالتان مفید است؟الف) اگر وقت کافی داشته باشم، فکر خوبی است. ب) شاید ولی خوش بین نیستم ج) نه، تصور نمی‌کنم
 
۲۰-در مقایسه با یک شخص متوسط و معتدل، چقدر می‌خندید و لبخند می‌زنید؟ الف) کمتر از معمول ب) در حد متوسط ج) بیشتر از معمول
 
۲۱-هر چند وقت یک بار، مسئله‌ای برایتان پیش می‌آید که تا آخر روز فکرتان را به خودش مشغول می‌کند؟ الف) به وفور ب) فقط‌ گاه و بیگاه ج) خیلی به ندرت یا هرگز
 
۲۲-آیا تا به حال فردی به شما گفته که خونسردیتان را حفظ کنید؟الف) بله به دفعات ب) بله، در برخی شرایط خاص ج) خیر 
 
۲۳-آیا تاکنون به بیماری مبتلا شده‌اید که پزشک دلیل آن را فشار روحی و استرس تشخیص داده باشد؟الف) بله ب) نه ولی خیلی هم به خودم اطمینان ندارم که بگویم هرگز این اتفاق برایم نمی‌افتد ج) خیر 
 
۲۴-هر چند وقت یک بار به علت فشارهای روحی، زندگی عاطفیتان دچار مشکل می‌شود؟الف) بیشتر از حالت طبیعی ب) گاهی اوقات ج) هرگز
 
۲۵-هر چند وقت یک بار به این علت که از فرط خجالت سرخ شده‌اید به ستوه آمده‌اید؟ الف) بیشتر از حالت طبیعی ب) گاهی اوقات ج) خیلی به ندرت
 
gallery_20160111246197756414
 

نحوه محاسبه امتیاز آزمون

حال که به همه سوالات این آزمون پاسخ داده‌اید، نوبت آن است که امتیازتان را محاسبه کنید. برای محاسبه امتیازتان در سوالاتی که گزینه «الف» را انتخاب کرده‌اید، ۲ امتیاز و در سوالاتی که گزینه «ب» را انتخاب کرده‌اید، ۱ امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. گزینه «ج» هیچ امتیازی ندارد. توجه داشته باشید که امتیاز نهایی شما باید عددی بین ۰ تا ۵۰ باشد.
 

تحلیل آزمون

بیشتر ما همیشه برای انجام کار‌هایمان عجله داریم، چند کار را به طور همزمان انجام می‌دهیم و سعی می‌کنیم برای همه آدم‌ها همه کار بکنیم و به ندرت وقت کافی برای خودمان می‌گذاریم. با این حال، همه ما در جست‌و‌جوی آرامشیم، اما معمولا آنچه را که لازمه دستیابی به آن است انجام نمی‌دهیم و دنبال راه‌هایی برای به دست آوردن آرامش می‌رویم که فقط هرج و مرج زندگیمان را بیشتر می‌کند.
 
اگر نمره شما کمتر از ۲۵ باشد:
 
 به نظر می‌رسد که شما از آن دسته افرادی هستید که برخوردشان با زندگی، با آرامش خاطر کامل است البته باید اعتراف کنم که شما معمولا در مواجهه با مشکلات، بی‌خیال و ساده لوحانه عمل می‌کنید. شما در بعضی مواقع، نگرانی را به نحوی تجربه می‌کنید ولی این مواقع را در حالت حداقل حفظ می‌کنید؛ به نظر می‌رسد که مسائل و اتفاقاتی که برای بسیاری از افراد نگران کننده و دلهره آور به حساب می‌آید برای شما اصلا اهمیتی نداشته باشد و از آن دسته اشخاصی هستید که تا حادثه‌ای رخ نداده است، با بی‌خیالی به زندگی عادی خود ادامه می‌دهید.
 
اگر نمره شما بین ۲۶ تا ۳۹ باشد: 
 
میزان آرامش در زندگی شما در وضعیتی متوسط، رضایت بخش، مساعد و مطلوب قرار دارد. اگرچه شما گاهی اوقات خودتان را تحت فشار می‌بینید، ولی به موقع علایم و نشانه‌های هشدار دهنده خطر را شناسایی می‌کنید و خودتان را از مهلکه نگرانی‌ها نجات می‌دهید و متوجه می‌شوید که بی‌دلیل خودتان را تحت فشار قرار داده‌اید. در واقع نگرانی و اضطراب در موارد کمی به سراغ شما می‌آید که آن هم با طرز برخورد صحیح شما مشکلی ایجاد نمی‌کند.
 
اگر نمره شما بین ۴۰ تا ۵۰ باشد: 
 
امتیاز شما نمایانگر آن است که شخصیتی بیش از حد مضطرب و نگران دارید و همواره مسائل را در ذهنتان بزرگ می‌کنید. از آنجا که نگرانی، تشویش و اضطراب در شخصیت شما نهادینه شده است و به آن شکل با مسائل برخورد می‌کنید، دائما فشار روحی زیادی را متحمل هستید و بیان حفظ خونسردی و آرامش برای شما راحت‌تر از به کار بستنش است ولی بهتر است همیشه به یاد داشته باشید که نگرانی و اضطراب به فشار روحی و استرس منجر می‌شود و آن علت و عامل بروز بسیاری از مشکلات و ناراحتی‌های جسمانی است؛ بنابراین برای سلامتیتان بسیار مضر به حساب می‌آید.
 

تست روان شناسی برای برای سه انگشت میانی دست چپ

 
نگاهی به انگشتان دست خود داشته باشید. آیا باور می کنید اگر بگوییم بر اساس طول انگشتان دست نسبت به یکدیگر می توان برخی از ویژگی های شخصیتی شما را پیش بینی کرد. شاید در نگاه نخست شبیه آزمون های غیر واقعی که در شبکه های اجتماعی مطرح می شوند به نظر برسد اما در حقیقت این گونه نیست.
 
به سه انگشت میانی دست چپ خود نگاه کنید. آیا انگشت اشاره بلندتر از انگشت حلقه شما است؟ آیا انگشت حلقه بلندتر از انگشت اشاره شما است؟ یا هر دو انگشت از اندازه ای برابر برخوردار هستند؟ در ادامه می توانید بهترین سناریو که با دست‌تان سازگار است را یافته و ببینید آیا توضیحات ارائه شده با شخصیت شما سازگار است یا خیر.
 

انگشت حلقه بلندتر: فردی خوش صحبت 

 
اگر انگشت حلقه شما از انگشت اشاره بلندتر است احتمالا از شخصیتی جذاب برخوردار هستید و به خوبی می توانید در هر موقعیتی صحبت کنید. مقاومت در برابر این نوع شخصیت برای دیگران به طور معمول غیر ممکن بوده و کمک حال شما خواهند بود. شما احتمالا فردی خطرپذیر هستید و در حل مسائل و مشکلات به خوبی عمل می کنید. افرادی که در این دسته جای دارند مهندسان، سربازان و جدول حل کن های فوق العاده ای را شکل می دهند.
 

انگشت اشاره بلندتر: فردی با اعتماد به نفس (بیش از اندازه) 

 
اگر انگشت اشاره شما بلندتر از انگشت حلقه است شانس این که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشید - برخی مواقع اعتماد به نفس بیش از اندازه و متکبر - زیاد است. شما لزوما درونگرا نیستید اما از این که زمان هایی را تنها باشید، به ویژه هنگامی که در تلاش برای تکمیل یک پروژه هستید، لذت می برید. شما فردی هدف گرا و فعال هستید که می توانید هر چیزی را ممکن سازید اما شاید زمانی که باید نخستین گام را در رابطه خود بردارید، خجالتی باشید. شما با آنچه در اختیار دارید احتمالا شاد و راضی هستید اما همواره کسب چیزهای بیشتر را آرزو دارید.
 

اندازه برابر انگشت های اشاره و حلقه: فردی صلح طلب 

 
اگر انگشت اشاره و انگشت حلقه شما اندازه ای برابر دارند احتمالا به هر قیمتی از درگیری و کشمکش دوری کرده و در پی صلح و آرامش در روابط خود هستید. شما فردی با سازماندهی خوب، وفادار و دلسوز هستید. اما در پس صلح دوستی و مراقبتی که نشان می دهید، هسته ای آتشین دارید که هنگام قرار گرفتن زیر فشار بیش از اندازه به طور غیر منتظره خود را نشان خواهد داد. شما تمام تلاش خود را خواهید کرد تا از درگیری و مبارزه دوری کنید اما ممکن است کسی شما را به میان آن هل دهد!

 

کشمکش و درگیری را بین خواهر و برادرها کاهش دهید

رقابت بین بچه ها

 
 
 زمانیکه بچه ها وارد سنین ابتدایی می شوند، ممکن است وارد مرحله جدیدی به نام رقابت شوند. همانطور که خصوصیات شخصیتی و تمایلات آنها بیشتر رشد می کند و بدن آنها قوی تر می شود، ممکن است درگیریهای جدید و شدیدی را با یکدیگر آغاز کنند.
 
والدینی که طلاق گرفته اند و مجدد ازدواج کرده اند اغلب با قرار دادن بچه هایشان  در کنار یکدیگر، با مسائل پیچیده ای مواجه می شوند. هل دادن، ضربه زدن،استدلال، اذیت کردن و سخن چینی کردن بیشتر اوقات آنها را پر می کند و در نهایت ممکن است منجر به عصبانیت پدر و مادر شود.
 
حقیقت این است که بعضی از خواهر و برادرها  کل زندگی خود را با یکدیگر سروکله می زنند. این درگیریها و سرو صداها اجتناب ناپذیر است. از طرفی دیگر، زمان خوبی است تا به فرزندان خود اهمیت حل و فصل محترمانه مشکلات بین یکدیگر را آموزش دهید و با کنترل و درک بیشتر می توان سردردها را کاهش داد و فضای مناسب در خانه را حکم فرما ساخت.
 

درمورد رقابت خواهر و برادران چکار می توان انجام داد

 
زمانیکه بچه ها در سنین ابتدایی با یکدیگر بحث و بگو مگو می کنند، بهترین روش این است که دخالت نکنید. به جای آن می توانید آنها را تشویق کنید تا خودشان این مسئله را حل و فصل کنند. به آنها توضیح دهید که این مسئله از دید شما چگونه است. به صحبتهای هر دو طرف گوش دهید و به فرزندان خود بگویید که چه شنیده اید.
 
به آنها بگویید که متوجه وضعیت موجود هستید و اینکه مطمئن هستید که آنها می توانند راه حلی برای آن پیدا کنند. در دراز مدت، حل و فصل کردن مشکلات توسط خودشان به یک مهارت برای آنها تبدیل می شود که آن را می آموزند و همچنین باعث کاهش تنشهای عصبی در خانه می شود 
 
البته بعضی از مسائل وجود دارد که به تنهایی و توسط خود آنها قابل حل کردن نیست. بنابراین می توانید یک جلسه مشورتی خانوادگی تشکیل دهید.
 
صحبت بچه ها را برای خودشان بازگو کنید و نکات اصلی صحبت آنها را بنویسید. سپس هر وضعیت را برای آنها بخوانید و از آنها بخواهید تا راه حلی برای آن پیدا کنند. در خصوص نظرات و راه حلها با یکدیگر بحث کنید. اگر مشکل برطرف نشد و بچه ها همچنان ناراحت هستند، نیم ساعت به آنها وقت استراحت بدهید سپس مجدد امتحان کنید.
 
جلسات مشورت را ادامه دهید تا ببینید که چگونه راه حلها جواب می دهد. در نهایت این احتمال وجود دارد که آنها از برگزاری جلسات مشورت خسته شوند و برای جلوگیری از آن، خودشان راه حل مناسبی پیدا کنند. 
 
توهین و اذیت کردن در دعواهای بین خواهر و برادرها مسئله ای شایع و اجنتاب ناپذیر است. توهین و نیش زدن می تواند رقابت را تشدید کرده و اثر منفی روی آنها بگذارد. زمانیکه متوجه می شوید یکی از فرزندان شما به برادر یا خواهرش در حین بحث و گفتگو توهین می کند، در حضور او چیزی نگویید. اجازه دهید تا تنها شود سپس به او بگویید که کار درستی نکرده است که این توهین را به برادر یا خواهر خود کرده است. اگر جلوی خواهر یا برادرش سعی کنید که او را متوجه اشتباهش کنید ممکن است که به خاطر این تحقیر، حس انتقام جویی در او شکل بگیرد.
 
 اگر مشکل جدی و شدید باشد با مشورت تمام اعضای خانواده تنبیهی برای او در نظر گرفته شود. مثلا از مدت زمان تماشای تلویزیون یا مقدار پول توجیبی او در ازای هر دشنام یا کار خطایی که از او سر می زند، کاسته شود. به این شکل او یاد می گیرد که چگونه جلوی دهان خودش را بگیرد.
 

با خواهر و برادر ناتنی مدارا کنید

 
معمولا رقابت بین خواهر و برادرهای ناتنی زیاد دیده می شود و این امکان وجود دارد تا رقابت و جنگ بین بچه های طلاق منجر به اضطراب، سردرگمی و پوچی می شود.
 
گام نخست این است که در ابتدا، انتظار زیادی از او نداشته باشید. ممکن است سالها زمان ببرد تا خواهر و برادرهای ناتنی به یکدیگر عادت کنند. بنابراین در ابتدا سعی کنید با آنها صحبت کنید و اجازه دهید که با نقطه نظرات یکدیگر آشنا شوند. هرگونه تغییر یا تغییرات مسئولیتی را برای آنها توضیح دهید و قانون و اساس روال خانوادگی را برای آنها شرح دهید.
 
سپس تلاش کنید تا جائیکه امکان دارد، از آنها بخواهید مشکلاتشان را خودشان برطرف کنند. اگر مشکل جدی است بهتر است تا شما هم در جلسات آنها شرکت کنید یا از آنها بخواهید برای پیدا کردن راه حل جلسه تشکیل دهند. از آنجائیکه ممکن است در سالهای اولیه مشکلاتی بین خود زن و مردی که مجدد با یکدیگر ازدواج کرده اند وجود داشته باشد بنابراین سعی کنید تا از مقایسه کردن فرزندان با یکدیگر و قضاوت کردن آنها خودداری کنید. 
  
اگر امکان سفر برای خانواده وجود دارد پس بهترین موقعیت است تا در طول سفر پروژه های مشارکتی بین فرزندان گذاشته شود تا بیشتر با یکدیگر تعامل و همکاری داشته باشند. به طور مثال تمیز کردن پارکینگ یا حیاط آنها را مجبور می کند تا همکاری و توافقاتی بین آنها بوجود بیاید اما هرگز به زور باعث پیوند میان آنها نشوید اجازه دهید که آنها به فضاها و مرزهای مابین خود ادامه بدهند.
 
اگر آنها مجبور هستند که از یک اتاق مشترک استفاده کنند، فضا را برای آنها تقسیم کنید و برای هریک قانونهای مشخصی بگذارید. اداره خانواده ای که بچه های ناتنی دارد ممکن است دشوار به نظر برسد اما با انعطاف پذیری، صبر، عشق و درک می توان به راحتی این دشواریها را از میان برداشت.
 

 


 

 

یاد گرفتن عذرخواهی یکی از مهم ترین نکات در تربیت کودکان می باشد.

 

عذرخواهی کردن کودک

 
برای كودك عذرخو اهی می تواند واژه و مفهوم پیچیده ای باشد . اما از سنین خیلی پایین قادر به یادگیری احساس تاسف و عذرخواهی است . در ذیل چند توصیه كارشناسان آورده می شود :
 
1 - از همان سنین خیلی پایین به توضیح قوانین رفتاری بپردازید .
 
2 - هم چنین با او درباره كار غلطی كه انجام می دهد صحبت كنید .
 
3 - با مثال آموزش دهید در صورت لزوم عذرخواهی كنید و به كودكتان نشان دهید كه بزرگسالان از این كار مبرا نیستند . 
 
یك عذرخواهی صمیمانه می بایست شامل كار غلطی كه كودك در جهت آسیب به گروههای دیگر انجام می دهد باشد .با دقت هر چه تمام راه جلوگیری از بروز اشتباه در آینده را تععین نموده و آن را به یك درس تجربی تبدیل نمایید
 
 هر انساني بايد از مراحل مختلف رشدي عبور کند تا به بزرگسالي برسد. اين مراحل رشد شامل رشد جسمي، جنسي، رواني و اجتماعي است. اگر دوران شيرخوارگي را کنار بگذاريم، کودک از 3 سالگي تا 7 سالگي و بعد از 7 تا 11 سالگي در دوران کودکي به سر مي‌برد. از 3 تا 7 سالگي يعني سنين پيش از دبستان کودک تفکر شهودي دارد، فکرهاي عميق ندارد و در کارهاي خود، بي‌منطق است. علاوه بر اين خودش را مرکز عالم مي‌داند و تصور مي‌کند همه بايد مطيع او باشند و همه‌چيز را از آن خود مي‌داند. نکته مهم‌تر اينکه کودک خوب و بد را به صورت انتزاعي در نظر نمي‌گيرد و کارهايي را که انجام مي‌دهد خطا نمي‌داند. اما از سن 6 سالگي به مرور زمان خوب و بد را مي‌شناسد و منطق کم‌کم در افکار و اعمالش شکل مي‌گيرد. در سنين کودکي، بچه‌ها همه‌چيز را بزرگ‌تر از حد واقعي‌اش در نظر مي‌گيرند و به بيان ديگر همه‌چيز در نظر بچه‌ها غلوشده است بنابراين والدين بايد بدانند در اين سنين بچه‌ها را زياد تنبيه يا تشويق نکنند چون بسيار مضر است.
 
 اما اگر کودک واکنش مثبتي نشان نداد يا سن کودک در حدي بود که خوب و بد را تشخيص بدهد و کارش خيلي بد بود به صورت مستقيم از او بخواهيد که عذرخواهي کند. اما والدين بايد توجه داشته باشند که اين تقاضا همراه با خشم و خرد کردن شخصيت کودک نباشد. به عنوان نمونه «تو بچه خوبي هستي ولي انتظار من از تو اين نبود» يا «من تو را دوست دارم اما اين رفتارت خيلي زشت بود بايد عذرخواهي کني» يا «حتما خسته بودي يا حواست نبوده که چنين رفتاري را مرتکب شدي» بعد از کودک بخواهيد که عذرخواهي کند و سپس بگوييد از دوستت مي‌پرسم عذرخواهي کردي يا نه!
 

 



 

نکاتی مهم در مورد جلب توجه کردن کودکان

چگونه با جلب توجه کودک مقابله کنید

 
همه انسان‌ها نیازمند توجه هستند، اما برخی افراد بیش از دیگران خواستار این حس بوده، طالب توجه همیشگی و انحصاری هستند. روان‌شناسان معتقدند شدت این حس، در کودکان نسبت به بزرگ‌ترها بیشتر است و بسیاری از کودکان با دریافت احساس خوب از جلب توجه، سعی می‌کنند نهایت استفاده را از این کشف خویش ببرند و برای پیشبرد اهداف خود بیشتر به آن متوسل شوند. گاهی اتکای بیش از حد کودک بر جلب توجه و از سوی دیگر، تقویت این حس از جانب والدین باعث می‌شود هم کودک و هم والدین دچار مشکلاتی شوند. به همین دلیل بر والدین هوشیار واجب است با اتخاذ تدابیری خاص در تربیت، به فرزندشان بیاموزند جلب توجه نیاز بحق آنهاست ولی باید بدرستی برآورده شود. به این منظور پیشنهاد می‌شود:
 

از میزان توجهات منفی خود بکاهید

 
اگرچه رفتارهای منفی کودک، باعث ناراحتی و عصبانیت‌تان می‌شود ولی برای موفقیت در کنترل رفتار کودک، بهتر است از میزان توجه خود به رفتار منفی کودک بکاهید. هر قدر بیشتر حساسیت نشان دهید شدت رفتار نامطلوب کودک بیشتر خواهد شد. بدانید کودکان بیشتر متمایلند رفتارهایی را تکرار کنند که با انجام آنها، توجه والدین را به خود جلب کنند. برای مقابله با این خواسته کودک، کمی صبور باشید و سریعا مقابل رفتار نامطلوب کودک، هرچند کوچک و جزئی، واکنش نشان ندهید. به جای برخورد مثبت با رفتار کودک مثلا با گفتن «پسر خوب از این کارها نمی‌کند»، «عزیزم، این کار را نکن» و... یا برخورد منفی با رفتار کودک مثلا «دیگه دوستت ندارم»، «کاری نکن تنبیه‌ات کنم» و... سعی کنید از روش «نادیده گرفتن سنجیده» استفاده کنید و با توجه به نوع و شدت رفتار منفی کودک، کمتر به رفتار نامطلوب او توجه کنید.
 

به رفتار مطلوب و دلخواه توجه داشته باشید

 
اصلی در روان‌شناسی کودک می‌گوید: «اگر رفتارهای مثبت بیش از رفتارهای منفی مورد توجه قرار گیرند، احتمال تکرار آنها نیز افزایش می‌یابد». با توجه به این اصل مهم، بهتر است رفتارهای مطلوب و مثبت کودک را مورد توجه قرار دهید و رفتارهای نامطلوب و منفی کودک را نادیده بگیرید. با اجرای این اصل، بی‌شک فرزندتان هم متوجه خواهد شد برای جلب توجه شما، باید چه رفتارهایی انجام دهد و از چه رفتارهایی دوری کند.
 

کمتر حرف بزنید و بیشتر عمل کنید

 
اگر زمان زیادی را صرف صحبت کردن یا توضیح دادن کنید کودک، شما را جدی نمی‌گیرد. بنابراین پیشنهاد می‌شود خواسته و تقاضای خود را به کودک بگویید و پیامد مثبت و منفی فرمانبری یا سرپیچی را برایش توضیح دهید. فقط لازم است یک بار درخواست خود را بیان کنید و متعاقب آن به چیزی که گفته‌اید عمل کنید. مثلا به کودک یک بار بگویید وسایلش را مرتب کند، بعد از اتاق خارج شوید. بعد از گذشت چند دقیقه، اگر کودک اطاعت نکرد، باید متوجه پیامد منفی رفتارش شود. شما باید تنبیه مورد نظر را بی‌فوت وقت اجرا کنید و به هیچ وجه از اشتباه کودک چشمپوشی نکنید. کودک به این طریق خواهد دانست که خود مسئول این تنبیه است و دیگران را نباید به خاطر سهل‌انگاری و بی‌توجهی خود، مقصر بداند.
 

حس جلب توجه کودک را ارضا کنید

 
با محول کردن برخی کارها می‌توانید در جهت رفع‌کردن احساس جلب توجه کودک گام بردارید. مثلا می‌توانید با توصیه کارهایی چون خرید برخی مایحتاج خانه، چیدن سفره، گردگیری خانه و جمع و جور کردن اتاق به کودک، به او در دریافت این حس کمک کنید. کودک با انجام این گونه فعالیت‌ها، احساس مفید بودن می‌کند و توجه مثبت دیگران را نیز به دست می‌آورد.
 

احساس تعلق را به کودک القا کنید

 
با بیان عباراتی چون تو مایه افتخار منی، از داشتن فرزند گلی مثل تو به خودم می‌بالم، از تو راضی هستم و... یا با گفتن کلمات محبت‌آمیزی چون نازم، عزیزم، امیدم، بهترینم، دختر / پسر خوبم می‌توانید حس تعلق داشتن را به فرزندتان انتقال دهید.
 

بی‌قید و شرط به فرزندتان محبت کنید

 
به دنبال دلیل یا بهانه‌ای برای در آغوش گرفتن فرزندتان نباشید. گاهی اوقات لازم است بی‌هیچ دلیل خاصی او را در بغل گرفته، نوازش کنید و ببوسید. اگر محبت بی‌دریغ خود را در همه حال ارزانی کنید، بی‌تردید کودکتان نیز متوجه علاقه فراوان شما نسبت به خود می‌شود و خواهد دانست شما در هر شرایطی او را دوست دارید و برای دریافت مهر و محبت شما لازم نیست کار خاصی انجام دهد یا حرفی بزند.
 

چگونه با قدرت‌نمایی کودک مقابله کنید

 
هدف کودک از قدرت‌نمایی نشان دادن توانایی است.با شناخت و فهم علت نمایش قدرت نه‌تنها می‌توان پاسخ بهتری به این رفتار کودک داد بلکه می‌توان خشم خود را نیز مهار کرد. از سوی دیگر، والدین آگاه می‌توانند از این فرصت برای هدایت رفتار کودک استفاده و با تقویت رفتارهای سازنده‌تری در جهت احساس توانایی، رفتارهای اشتباه را متوقف کنند. به این منظور بهتر است:
 

با کودکتان درباره آنچه می‌تواند انجام دهد صحبت کنید، نه آنچه نمیتواند.

 
به جای بیان جمله‌ای منفی که نشان‌دهنده نتوانستن کودک است و منجر به مقاومت و رفتار دفاع جویانه می‌شود، می‌توانید با جملات مثبت از رفتارهای قابل انجام کودک صحبت کنید. مثلا به جای این که بگویید: «حق بازی کردن نداری، مگر آن که وسایل اتاقت را جمع کنی»، به کودکتان بگویید: «اول وسایل اتاقت را جمع کن و بعد بازی کن.»
 

بدرفتاری‌های کودک را متذکر شوید

 
بر رفتارهای نامطلوب کودک تمرکز کنید. سعی کنید هرگز شخصیت او را زیر سوال نبرید. بدانید اعمال کودک غیر‌قابل تحمل و ناپسند است، اما خود کودک مورد پذیرش و قابل احترام است؛ مثلا، به جای این که به کودک بگویید: «تو بسیار شلخته هستی» بگویید: «وسایل اتاقت به هم ریخته است». به این طریق کودک را مورد توجه قرار داده‌اید و فرصت و اجازه تغییر در او ایجاد کرده‌اید.
 

به کودک مسئولیت بدهید

 
با توجه به توانایی‌های کودک، کارهای خاصی را به او واگذار کنید و وی را برای انجام آنها تشویق کنید. به این طریق کودک احساس توانایی کرده و قدرت کسب می‌کند.
 

درباره قوانین و عواقب رفتارها با کودک صحبت کنید

 
درباره رفتارهای نامطلوب با کودک گفت‌وگو و به صورت مشارکتی قوانینی را وضع کنید. بهتر است برای اِعمال پیامدها تصمیم بگیرید و از عواقب مثبت یا منفی اجرا یا تخطی از قوانین نیز صحبت کنید. در این صورت، حتی زمانی که رفتاری مغایر با قرارداد رخ دهد، کودک با شما مقابله نمی‌کند زیرا پیش از این با شما به توافق رسیده است.
 

از کودک نظرخواهی کنید

 
در انجام یا تصمیم‌گیری برخی امور خانه، کودک را دخالت دهید و از او مشورت بگیرید. بهتر است برای تشویق کودک، هرازگاه پیشنهادهای او را بپذیرید و در برخی موارد طبق نظرات او رفتار کنید.
 

به کودک حق انتخاب بدهید

 
برای مقابله با مقاومت کودک، از روش حق انتخاب استفاده کنید. گزینه‌های مختلفی به کودک معرفی کنید و از او بخواهید یکی از آنها را انتخاب کند.
 

چگونه با حس انتقام کودک مقابله کنید

 
وقتی کودکتان به انتقام متوسل می‌شود، ممکن است رفتارهایی انجام دهد که باعث شود شما عصبی و برآشفته شوید و ناگهان از کوره در بروید و رفتارهایی از خود بروز دهید که اوضاع را وخیم‌تر کند. برای مقابله بهتر با این رفتار کودک، بهتر است از راهکارهای پیشنهادی زیر استفاده کنید:
 

فهرستی از نکات مثبت فرزندتان تهیه کنید

 
با تهیه این فهرست می‌توانید کودکتان را درکل ببینید نه در جزء. به دیگر سخن، تهیه این فهرست به شما کمک می‌کند تا بدانید اگر فرزندتان یک رفتار منفی دارد، در مقابل آن رفتاری مثبت هم موجود است. با این نگاه، کودکتان را قابل تحمل خواهید دید و کمتر احساس باخت و رنجش خواهید کرد. از این فهرست می‌توانید در مواقع لزوم برای تمجید و تشویق کودک نیز استفاده کنید.
 

هرگز تلافی نکنید

 
معمولا کودکان هنگام انتقامجویی برای جریحه‌دار کردن احساسات یا جری کردن والدینشان از بددهنی و ناسزاگویی استفاده می‌کنند. در چنین مواقعی ممکن است والدین مستاصل شوند و مقابله به مثل کنند و به کودک فحش و ناسزا بدهند. این رفتار دوسویه، اشتباهی است که منجر به تشکیل دور باطلی می‌شود که گاه نمی‌توان آن را پایان داد.
 

رفتارهای مثبت را تشویق کنید

 
بر رفتارهای مثبت بیش از رفتارهای منفی او توجه کنید. هرگاه عمل مثبتی را در کودک دیدید بلافاصله تشویق و تحسین کنید. به جملات تشویقی خود توجه بسیار داشته باشید. سعی کنید رفتار مثبت را بزرگ‌نمایی کنید و آن رفتار را مورد توجه بسیار قرار دهید، نه آن که رفتارهای منفی پیشین را در مقابل رفتار مثبت قرار دهید. مثلا به جای آن که بگویید: «این رفتار خوب بود نه مثل آن روز که...» می‌توانید بگویید: «این رفتارت چقدر زیباست، من که خیلی خوشحال شدم.»
 
برخی والدین به جای تشویق، کودک را مورد سرزنش قرار می‌دهند؛ مثلا می‌گویند: «چه عجب، این رفتار از تو بعید است»، «از این کارها هم بلد بودی ما نمی‌دونستیم؟!» و...
 

آرامش و خونسردی خود را حفظ کنید

 
گاهی ممکن است کودک شما به قدری گستاخی کند که قادر به تحمل نباشید، در چنین مواقعی، بر عصبانیت لحظه‌ای خود غلبه داشته باشید و با ترک موقت موقعیت، آرامش خود را بازیابید.
 

چگونه با احساس بی‌کفایتی کودک مقابله کنید

 
اگر در تربیت خود احساس بی‌کفایتی می‌کنید یا کودکتان را فرد ناتوانی می‌بینید، بهتر است به جای احساس دلسردی و ناامیدی به موارد زیر توجه کنید:
 

برای تربیت درست وقت بگذارید

 
احساس بی‌کفایتی، حسی کشنده و ویرانگر برای کودک است، دایره عمل این حس بسیار گسترده است و می‌تواند بر دیگر ابعاد زندگی کودک نیز تاثیر بگذارد. بنابراین بر والدین آگاه واجب است تا دیر نشده، درصدد رفع این مشکل برآیند.
 

به فرزندتان نشان دهید که بعضی اوقات اشتباه کردن رفتاری طبیعی است.

 
زمانی که کودکتان در انجام رفتاری شکست خورد یا خطایی مرتکب شد، می‌توانید با پرسش‌هایی چون به نظرت چه کار باید کرد که دفعه بعد این اتفاق نیفتد؟ می‌توانی دفعه بعد جبران کنی یا با بیان داستان‌هایی که نشان می‌دهد افراد بعد از شکست خوردن، توانسته‌اند به موفقیت‌های بسیاری دست یابند، کودک را دلگرم و امیدوار سازید.
 

از کودک کارهایی بخواهید که بتواند انجام دهد

 
هنگام دستور دادن یا درخواست تقاضایی از کودک، به شرایط و توانایی‌های او توجه داشته باشید. هرگز کارهایی را به فرزندتان واگذار نکنید که قادر به انجام دادن نباشد.
 

هر تلاش و موفقیت کوچکی را تشویق کنید

 
هر بار که کودکتان توانست از عهده فعالیت‌ها و وظایف محوله، هرچند کوچک و جزئی، بخوبی برآید، او را به طرق مختلف تشویق کنید و به او این حس را القا کنید که می‌تواند موفق‌تر از الان هم باشد، به شرط آن که بخواهد و تلاش کند.
 

خودگویی مثبت را به کودک یاد دهید

 
به فرزندتان یاد دهید که راجع به خود جملات مثبت و امیدوارکننده بگوید: «من می‌توانم موفق شوم»، «من دوست‌داشتنی هستم»، «من این کار را انجام می‌دهم» و... بیان این جملات باعث می‌شود کودک در خود احساس توانایی و کفایت کند و برای ظهور توانایی‌هایش تمام تلاش خود را به کار گیرد.
 

هرگز تسلیم نشوید

 
زمانی که فرآیند جبران را آغاز کردید، در همه حال کنار فرزندتان باشید. این امر بسیار زمان بر است، اما شما نباید ناامید و دلسرد شوید. صبر داشته باشید و هرگز به خاطر بی‌تابی کودک یا بی‌حوصلگی، کار کودک را خودتان انجام ندهید.

 


برچسب‌ها: 

 

همه انسان‌ها در نوجواني به نوعي احساس زشت‌ بودن میکنند

تا به حال شده فرزندتان از اينکه قد کوتاه يا بلندي دارد يا اينکه موهايش کم‌پشت است يا بيني بزرگي دارد يا عينکي است به شما گله کند؟ بسياري از اين ويژگي‌ها ذاتي است و گرچه براي برخي درمان‌ها و روش‌هاي پيشگيري وجود دارد، اما بايد واقعيتي را پذيرفت و با آن کنار آمد. اگر اين مهارت مهم را به بچه‌ها نياموزيد قطعا او در کنار آمدن با ديگر واقعيت‌هاي زندگي‌اش مشکل خواهد داشت. آيا مي‌دانيد چطور بايد به فرزندتان کمک کنيدظاهرش را آنگونه که هست، بپذيرد؟
 

فرزندتان با ظاهرش مشکل دارد؟

 
در آغاز بياييد ببينيم کدام کودکان خود را با ديگران مقايسه مي‌کنند. كودكان 6 ساله خودمحور هستند، يعني فقط از زاويه ديد خود به دنيا نگاه مي‌كنند. اما بعد از اتمام 6 سالگي و مخصوصا با ورود به نوجواني، ديد او برعكس مي‌شود، يعني تمام وقت فكر مي‌كند تماشاگر خيالي دارد و تلاش مي‌كند از زوايه ديد ديگران به خود نگاه كند. نوجوان در واقع به دنبال اين است که خود را مثل ديگران نشان ‌دهد تا كانون توجه و به‌زعم خود زيباتر شود و چيزي براي ارائه به اجتماع داشته باشد.
 

مانع تشديد خودزشت‌انگاري نوجوان ‌شويد

 
همه انسان‌ها در نوجواني احساس مي‌كنند به نوعيزشت‌تر از ديگران هستند، مثلا پيشاني كوتاهي دارند، دماغشان بزرگ است، قد كوتاهي دارند و... اين موضوع کاملا طبيعي است. نوجوان با تفكر «احساسي» چهره خود را از ديد ديگران ارزيابي مي‌كند مثلا چون فکر مي‌کند دماغش بزرگ است، احساس مي‌کند ديگران هم آن را بزرگ مي‌بينند. از سوي ديگر، در نوجواني پديده‌اي به نام «انتشار» وجود دارد. يعني وقتي در يك جمع فردي از احساسي صحبت مي‌كند، ناخودآگاه نوجوان هم متوجه همان احساس در خودش مي‌شود. چيزي شبيه خود بيمارانگاري. از اينها مهم‌تر، واكنش‌هايي است كه اطرافيان نوجوان به چهره و اندامشان نشان مي‌دهند. مثلا رفتار مادري كه مرتب روبروي آينه مي‌ايستد و خود را ورانداز مي‌كند يا در صحبت با ديگران مدام به فكر عمل‌هاي زيبايي است، الگوي بدي براي نوجوان است.
 

با نوجوان صحبت کنيد

 
به نظر مي‌رسد اولين كاري كه مي‌توانيم انجام دهيم، آموزش پذيرش ويژگي‌هاي ذاتي به فرزندمان است. براي اين منظور بايد اعتمادبه‌نفس نوجوان را با بيان ويژگي‌هاي مثبتي كه دارد، تقويت كنيم. البته لازمه‌اش اين است که خودمان به اندازه کافي اعتمادبه‌نفس داشته باشيم. برخورد والدين با نوجوان نيز مهم است. وقتي نوجوان مي‌گويد ناراحت است كه چه دماغ بزرگي دارد، به‌عنوان والدين چه رفتاري با او داريم؟ چقدر حوصله داريم با اين مساله علمي برخورد كنيم؟ آيا وقت مي‌گذاريم تا به نوجوان توضيح دهيم همه افراد در اين سن خودزشت‌انگاريدارند و 3-2 سال بعد اين تفكر كاملا از بين مي‌رود؟ چقدر عكس‌‌هاي دوران نوجواني خودمان را به فرزندمان نشان مي‌دهيم و در مورد احساساتمان در آن زمان صحبت مي‌كنيم؟ بهترين کار قبل از قضاوت و ارائه راه‌حل، همفكري و هم‌حسي با نوجوان است. فراموش نكنيد وقتي نوجوان با يك سوال، با يك گره و ناراحتي به والدين مراجعه مي‌كند، معني‌اش اين نيست كه پاسخ را نمي‌داند، قصدش اين است كه اطلاعاتش را با شما تبادل كند يا مي‌خواهد واكنش‌هاي گفتاري و رفتاري شما را در مورد ناراحتي‌اش بسنجد. آيا رفتار شما با لبخند و روي گشاده و همراه با پذيرش است يا برعكس؟
 

تقويت‌کننده‌هاي دروني را جايگزين کنيد

 
هيچ‌كس كامل نيست. همه ما عيب‌هايي داريم که گاهي باعث مي‌شوند روي آنها تمرکز کنيم و از موفقيت جا بمانيم اما بايد ياد بگيريم تقويت‌كننده‌هاي دروني داشته باشيم. شايد از بيرون مورد توجه نباشيم اما بايد خود را قبول داشته باشيم. اگر فرزند شما هوش رياضي خوبي دارد، خوب پيانو مي‌زند، ارتباط‌هاي اجتماعي قوي دارد و... بايد اين مسائل را مرتب به او يادآوري كنيد تا بياموزد در زندگي داشته‌هايش را ببيند و بشمرد و از يادآوري آنها لذت ببرد. نوجوانان به دليل توجه انتخابي که دارند، دست روي عيوبشان مي‌گذارند. به فرزندتان ياد دهيد زياد به خودش آفرين بگويد: «آفرين به خودم كه مرتب و منظم هستم»، «آفرين به خودم كه همين‌طور كه هستم، خودم را قبول دارم و با اينكه فلان نقص ظاهرييا عضوي دارم، اين فكر عاملي براي جدايي‌ام از جامعه نيست» و...
 

اگر نقص ظاهري فرزندتان آشکار است...

 
گاهي نوجوان عيبي آشكار دارد. اگر اين عيب قابل‌‌رفع كردن است، بايد آن را برطرف كرد. اگر نيست، بايد واقعيت را به او فهماند. اجازه بدهيد نوجوان به خاطر عيبي که دارد و فهميده نمي‌توان براي آن کاري کرد، حتي گريه كند. اگر اميد واهي به او بدهيد، ممكن است به بيراهه برود؛ مثلا باور کند که با خوردن فلان قرص بدون محدوديت سني روزي 3 سانت‌ به قدش اضافه مي‌شود و... انسان به‌صورت طبيعي و خداداد خودش مشكلاتش را انكار مي‌كند و تبليغات كذايي معمولا از اين ميل سوءاستفاده مي‌كنند.

 

موارد درمانی برای اثرات اضطرابی کودکان

1. کودکي دارم که روان‌شناس گفته به اضطراب مبتلاست و مرتب خود را مي‌خاراند و باعث زخم و خراش روي پوستش شده است. تا درمان‌ها انجام شود، بگوييد با او چه کنم که ضايعات پوستي جديد روي بدنش ايجاد نشود؟

 
اصطلاحي داريم به نام خارش با زمينه اضطرابي؛ يعني افراد از روي اضطراب پوستشان را مي‌خارانند و ادعا مي‌کنند که پوستشان خارش دارد. در اين افراد بايد پوست مرطوب نگه‌داشته شود. از صابون‌هاي کرم‌دار استفاده کنند و به کمک داروهاي ضدخارش به شرطي که تداخل اثر با داروهاي زمينه‌اي نداشته باشد، مشکل را برطرف کنند. در صورتي که پوست زخم شده باشد، مي‌توان از زينک اکسايد هم استفاده کرد. سعي کنيد مدام حواسش را پرت کنيد و پوست را چرب نگه داريد.
 

2. کودکم موي سر، ابرو و مژه‌اش را مي‌کند. چه کنم؟

 
يک بيماري عصبي داريم به نام «تريکوتيلومانيا» که در افراد مبتلا به آن که موهايشان را مي‌کنند. ابتدا بايد زمينه اضطراب را از بين برد. موهايي که در اثر اين مشکل از بين مي‌روند، در ابتدا مجدد مي‌رويند اما بعد از مدتي ريزش دائمي مي‌شود. درمان دارويي براي اين افراد وجود ندارد ولي براي آنکه التهاب ناشي از کندن مو کاهش يابد، مي‌توان از قطره بتامتازون براي سر استفاده کرد و براي مژه و ابرو در کودکان از پماد چشمي هيدروکورتيزون به‌صورت موقتي کمک گرفت تا التهاب تا حدي کاهش يابد اما درمان اصلي کاهش اضطراب و استرس است. در اين ميان گاهي نه‌تنها کودک بلکه افراد خانواده نيز بايد تحت مشاوره و درمان قرار بگيرند.
 

3. دخترم از صبح که چشم باز مي‌کند، شيئي را محکم در تمام طول روز در دستش نگه مي‌دارد. اين کار باعث تعريق زياد کف دست مي‌شود و من نگران قارچ پوستي و ايجاد زخم به واسطه فشردن بيش از حد جسم تيز در دستش هستم. او 4 ساله و مبتلا به اوتيسم است. وقتي آن را از دستش مي‌گيرم، جيغ مي‌زند و بي‌قرار مي‌شود. چه کنم؟

 
ابتدا بايد مطمئن شويم کف دست واقعا دچار قارچ شده است. گاهي در دست گرفتن طولاني‌مدت يک شيء باعث مي‌شود پوست به آن ماده حساسيت نشان دهد. فشار و تعريق نيز باعث تشديد اثر مواد حساسيت‌زا مي‌شود. توصيه مي‌کنم براي دخترتان اول آزمايش قارچ بدهيد و اگر جواب مثبت بود، درمان‌هاي لازم قارچ را دريافت کند در غير اين صورت به فکر درمان اگزما باشيد. در مورد زخم‌ها نيز بايد ديد عمق‌ آنها چقدر است. گاهي ترک‌هاي کم‌عمقي در اثر حساسيت در کف دست ايجاد مي‌شود. اگر زخم‌ها عميق باشد، حتما بايد کف دست را ضدعفوني و از کرم زينک‌اکسايد استفاده کرد اما اگر مشکل آلرژي باشد، معمولا کرم‌هاي استروئيدي ضعيف و بتامتازون تجويز مي‌شود. براي کم شدن تعريق نيز مي‌توان از ترکيب‌هاي آلومينيوم فلورايد استفاده کرد.
 
به شما مادرگرامي توصيه مي‌کنم که شب‌ها وقتي کودکتان خواب است، کف دستش را کاملا خشک کنيد و اين ترکيب يا کرم‌ها را به پوست بزنيد. ساير درمان‌ها را هم مي‌توان شب‌ها استفاده کرد اما حتما بايد زيرنظر متخصص پوست و روان‌پزشک اين کار انجام شود.
 

4. کودکي دارم که 5 ساله است و مبتلا به اوتيسم خفيف. او درمان شده اما مرتب لب‌هايش را به دهان مي‌برد و شکل خاصي به لبش مي‌دهد. پوست لب‌هايش خشک و پر ترک شده است.

 
اين عادت رفتاري اشتباه باعث اگزماي ناشي از ليسيدن در اين کودک شده است. بايد تلاش کنيد اين عادت را از سر کودک بيندازيد. براي بهبود وضعيت لب مي‌توان از کرم‌هاي نرم‌کننده مثل اوسرين يا وازلين يا کرم‌هاي لب آماده استفاده کرد. اين کرم‌ها را بايد مرتب در طول روز به لب زد اما اگر امکان اين کار وجود نداشت، بايد شب‌ها که کودک خواب است، اين کار را انجام داد.
 

5. کودکي دارم که مرتب بازويش را مي‌مکد و اين کار باعث ايجاد کبودي‌هاي کوچک و بزرگ در سطح پوستش شده است.

 
متاسفانه تا از نظر رواني مشکل او درمان نشود، مشکل کبودي‌ها پابرجاست، چون هر کبودي حدود يک هفته طول مي‌کشد که از بين برود و گرچه درما‌ن‌هاي سطحي براي رفع کبودي مثل استفاده از کمپرس يخ يا کرم‌هاي حاوي ويتامين K وجود دارد اما درمان علامتي است و اساسي نيست. مگر چند بار در روز مي‌توانيد کمپرس استفاده کنيد؟ اين کودک بيش از درمان زمينه‌اي به رفتاردرماني نياز دارد تا عادتش را سريع ترک کند.

 

حسادت،ترس و خشم های کودکان را جدی بگیرید

زندگی با کودکی در سن پیش‌دبستانی دسته کمی از لذت بردن از یک ترن هوایی ندارد! در لحظاتی از بازی کردن با عروسک مورد  علاقه‌اش لذتی وصف ناپذیر می‌برد و در لحظه‌ای بعد از اینکه برادر کوچکترش او را گرفته، به شدت ناراحت و خشمیگن می‌‌شود و دقیقا در همان لحظات است کهخشم خود را بر سر عروسک خالی می‌کند! در واقع طی یک بازه زمانی که ممکن است بیش از 5 دقیقه نیز به طول نینجامد، کودکی که در سن پیش‌دبستانی قرار دارد از حالتی تؤام با خنده به خردسالی گریان تبدیل می‌شود.
 
شاید بارها این پرسش را از خود مطرح کرده باشید که چرا فرزندم تا این حد تلاطم روحی دارد؟ واقعیت این است که این دسته از کودکان، منظور کودکانی که در سن پیش دبستانی قرار دارند درک عمیق تر و عاطفی تری از امور نسبت به بزرگترها ندارند بلکه آنها هنوز نیاموخته اند که حس و حال عاطفی شان را چگونه و در چه قالبهای پذیرفته شده اجتماعی بروز دهند، از این رو واکنش سریع و بدون فکر را بهترین راه خلاص کردن خود از فشارهای عصبی می بینند.
 
رشد عاطفی کودک بلافاصله پس از تولد او آغاز می‌شود. مطالعات مختلفی در این زمینه صورت گرفته که نشان می‌دهند نوزادان تازه به دنیا آمده توانایی نسبی در درک رنج، نگرانی و رضایتمندی دارند و چندان جای تعجب ندارد که بگوییم کودک نوپا می‌تواند مجموعه‌ای از واکنش‌ها نظیر خشم، عصبانیت، لذت و ترس را تا پیش از نخستین سال تولدش بروز دهد. حسادت و حس گناه نیز تا دو سالگی نمایان می‌شوند.
 
به تدریج و همزمان با رشد کودک و رسیدن به سن پیش‌دبستانی، وظیفه والدین در یاری رساندن به او بیش از هر زمان دیگری می‌شود تا کودک بتواند درک کامل‌تری از احساسات و واکنش‌هایی که بروز می‌دهد داشته باشد. در واقع والدین به او کمک می‌کنند تا بتواند برچسب‌گذاری دقیقی بر هر یک از رفتارهایش کند. این کار به آرام ساختن کودک در مواقعی که دچار تنش‌های حسی و عاطفی می‌شود کمک قابل توجهی می‌کند. مطالعات نشان می‌دهد کودکانی که در دوره پیش‌دبستانی توانایی بیشتری در مدیریت احساساتشان داشته باشند، در آینده و زمانی که وارد محیط آموزشی رسمی‌تری نظیر مدرسه می‌شوند، بهتر می‌توانند با هم سن و سالانشان ارتباط برقرار کرده و در عین حال رفتارهای تؤام با خشم و ناراحتی کمتری نیز از خود بروز دهند.
 
به این موارد دقت کنید و اگر کودکی در سن پیش‌دبستانی دارید موارد زیر را تا حد امکان دنبال نمایید:
 
کودک خشمگین را به حال خود رها نکنید، خشم او را خنثی کنید
 
خشم از جمله احساسات تند و سختی است که کنترل آن برای کودک به مراتب دشوارتر از سایر احساسات است زیرا در حین بروز خشم، آدرنالین قابل توجهی در بدن ترشح می‌شود که در نتیجه آن ضربان قلب افزایش چشمگیری یافته و به دنبال آن پالس‌های تند و سریعی نیز به مغز ارسال می‌شود. به همین دلیل معمولا کودکی که در این وضعیت قرار می‌گیرد اگر پیشتر نیاموخته باشد که چگونه بر خشمش غلبه کند، رفتارهایی نظیر گازگرفتن و لگد زدن را از خود بروز می‌دهد. در چنین مواردی این بسته 6 گانه را پیاده کنید:
 
 1. با بیانی ساده با کودک خشمگین خود صحبت کرده و از او بخواهید درباره چیزی که موجب عصبانیتش شده حرف بزند مثلا بگوید: به نظر عصبانی می‌آیی؟ مثل اینکه دوستت مداد تو را برداشته؟
 
 2. احساساتش را تأیید کنید. مثلا بگویید: من هم اگر جای تو بودم عصبانی می‌شدم
 
 3. برایش توضیح دهید که ضربه زدن یا کارهایی شبیه آن راه درستی برای غلبه بر خشم و عصبانیت نیست
 
 4. از او بپرسید: فکر می‌کنی حالا که این کار را انجام دادی، دیگران و به خصوص دوستی که علیه او موضع گرفتی درباره تو چطور فکر می‌کنند؟
 
 5. عواقبی برای کار اشتباهش در نظر بگیرید، مثلا کمی از امتیازاتی که برایش در نظر می‌گرفتید کم کنید
 
 6. زمانی که کودک آرامش خود را پیدا کرد او را به عذرخواهی از دوستش تشویق کنید.
 
او را با انواع ترس‌هایش مواجه سازید
 
چیزهای زیادی وجود دارند که می‌توانند عامل ترس و وحشت کودک شوند. این موارد از یک سگ گرفته تا جاروبرقی با آن صدای خاصش و در نهایت حضور در پیش‌دبستانی. حتی برخی از کودکان از دیدن حشرات از جمله مگس وحشت می‌کنند. کارشناسان به والدین توصیه می‌کنند که این دسته از ترس‌ها را جدی بگیرند زیرا از دید کودک بسیار واقعی و قابل لمس هستند. با گفتن جملاتی نظیر «پسرم، دیوانه شدی؟! مگر پشه هم می‌تواند آسیبی به تو وارد کنه؟!» نه تنها تأثیر مثبتی بر کاستن از ترس کودک ندارد بلکه بر اضطراب و احساس تنهایی‌اش نیز می‌افزاید. در مقابل باید بر روی رفتارهایی متمرکز شوید که به کاستن از ناراحتی و عصبانیت او منجر می‌شود. مثلا زنبور و درد ناشی از آن را پرواز زیبای پروانه مقایسه کنید. به او بگویید که هر دو این حشرات گرچه یکی در ظاهر نیش دردناکی دارد اما هر دو زیبا، رنگارنگ و مهم برای گرده افشانی گلها هستند. همچنین با بیانی ساده به کودک توضیح دهید که وقتی جارو برقی نمی‌تواند یک جعبه کبریت را در خود فرو ببرد، چطور می‌تواند یک کودک را ببلعد! به کودک درباره علت طبیعی پارس کردن سگها توضیح دهید و بگویید که پارس کردن این حیوانات جدای از آنکه نوعی ابزار برای برقراری ارتباط با اطرافیان است، در میان بسیاری از جانوران دیگر و در قالب صداهایی دیگر وجود دارد.
 
 حسادت کودک را رام کنید
 
حسادت احساس طبیعی است که نه تنها در کودکان نوپا و پیش‌دبستانی بلکه در انسان‌های بالغ نیز بروز می‌کند. مشکل همواره درخصوص کودکان است و اینکه آنها نمی‌توانند درک درستی از حسادت داشته باشند و به همین دلیل شما به عنوان والدین کودک نیز نباید چنین انتظاری را از او داشته باشید. در مقابل اگر در چنین مواقعی از کودکی که به چیزی یا کسی حسادت کرده سؤالی بپرسید نهایتا این جواب را خواهید شنید: «دوستم دیوانه است!» و یا «دوستم به جای اینکه با هم بازی کنیم، با عروسک‌هایش بازی می‌کند» درحالی که حسادت کودک بر شما کاملا واضح و روشن است اما او نمی‌تواند درک درستی از این موضوع داشته باشد. پس بهتر است با چنین عباراتی با او صحبت کنید: «من می‌دانم که خیلی دوست داری مثل دوستت اتاق اختصاصی داشته باشی و همین مسأله موجب شده که کمی نسبت به او حسود شوی». در ادامه نباید کودک را با گفتن این عبارات تنها بگذارید بلکه اگر می‌خواهید تأثیرگذاری کاملی را احساس کنید، پیشنهاداتی ارایه کنید. اگر می‌توانید اتاق کودکانتان را برای مدتی هم که شده پارتیشن بندی کنید تا کودک یا کودکانتان احساس استقلال بیشتری کنند. اگر متوجه شدید که کودک نسبت به نوزاد تازه به دنیا آمده احساس حسادت می‌کند، به آرامی توضیح دهید که نوزاد به جهت محدودیتهای حرکتی زیادی که دارد فعلا نمی‌تواند خیلی از کارهایش را به تنهایی انجام دهد و به همین دلیل به کمک اطرافیان نیاز زیادی دارد و «تو» از جمله کسانی هستی که می‌توانی به او کمک کنی!

 

قهر کردن کودکان و راه حل

یک پسر ۴ ساله دارم که به بهانه های مختلف گریه می کند و هر چی می خواهد با کوچکترین مخالفت ما قهر می کند و شروع به گریه کردن و داد و بیداد کردن می کند. به نظر شما راه حل چیه؟
 
پاسخ: کودک شما به مرور زمان آموخته که برای رسیدن به خواسته هایش بهترین راه گریه نمودن هست. شما زمانی که به درخواست کودکتان جواب منفی می دهید و بعد تحت تاثیر گریه اش تغییر رویه داده و درخواستش را اجابت می کنید، در حقیقت به کودکتان این پیام را منتقل نموده اید که برای رسیدن به خواسته هایت بهترین کار گریه و قهر هست.
 
برای حل مشکل فوق بایست اولا محدودیت و امر و نهی را به حداقل برسانید تا با محدود نمودن فرزندتان، حس تحت فشار بودن در او ایجاد نشود. قاعدتا در خانه ای که فرزند خردسال هست بایست شرایطی محیطی به گونه ای باشد که کمترین محدودیت ایجاد شود. سپس بررسی کنید اگر جوابتان نسبت به خواسته اش منفی است تحت تاثیر گریه و قهرش قرار نگیرید و با چهره ای آرام و بدون توجه سبب خاموش سازی اینگونه رفتارها در او شوید، پدر گرامی تنبیه و یا عصبانیت شما در این مقطع جواب عکس می دهد، در اینگونه مواقع بی توجهی با چهره کاملا آرام لازم هست.
 
سپس کودک به مرور می آموزد که برای رسیدن به خواسته اش بایست تغییر روش دهد و قطعا توجه مثبت به رفتار درست یک تشویق هست و باعث تداوم همان شیوه میشود. مثلا موقعی که بدون گریه درخواستش را گفت به او توجه کنید و با توضیح در حد سنش کمک کنید تا با این محدودیت کنار بیاید و یا طبق شروط نیازش را برآورده نمایید.
 

 

بیماری های کودکان3

هفده بیماری مهم در کودکان

 

1- چشمان صورتی

gallery_201512233470092589192
 
ترشح اشک، قرمزی چشم، خارش چشم و سفت شدن مژه ها همه جزو علائم ورم ملتحمه است که به نام چشمان صورتی خوانده می شود.
غالبا به علت عفونت ویروس سرماخوردگی ایجاد می شود.
چشمان صورتی به سرعت در مدارس و مهدکودک ها پخش می شود.
به نزد پزشک متخصص اطفال بروید تا مراقبت های لازم را دریابید.
این بیماری در بیشتر موارد بعد از 4 تا 7 روز بهبود می یابد.
 

2- عفونت گوش

gallery_201512237679828892064
 
کودکان مستعد ابتلا به عفونت گوش می باشند، چرا که آنها دارای شیپور استاش کوچکی می باشند. این شیپور (مجرا) گوش میانی را به گلو متصل می کند.
هنگامی که سرماخوردگی باعث التهاب می شود، این شیپور مسدود می شود و موجب می شود که مایعات زیادی در گوش میانی و در پشت پرده گوش جمع شوند.
این تجمع مایعات، اجازه ورود میکروب ها را می دهد.
علائم شامل: تب، ایراد گیری و نق نق زدن و پر بودن گوش می باشد.
بیشتر عفونت های گوش در نتیجه ویروس ها می باشد و به خودی خود از بین می روند.
واکسیناسیون دوران کودکی می تواند از عفونت های گوش جلوگیری نماید.
آسپیرین در کودکان و نوجوانان موجب ایجاد سندرم ری می شود
 

3- چسب گوش

gallery_201512239238134233554
 
تجمع مایع در گوش میانی (با درد و یا بدورن درد) می باشد که به نام اوتیت میانی با ترشح خوانده می شود.
غالبا، با یک عفونت گوش حاد و یا عفونت دستگاه تنفسی فوقانی همراه می شود.
مایع معمولا در عرض چند هفته از بین می رود.
به هر حال، اگر مایع چسبناک و ضخیم باشد، می تواند با شنوایی کودک تداخل ایجاد کند.
پس بهتر است نزد پزشک بروید تا با لوله ای مایع داخل گوش کودک را خارج کند.
بیماری دست و پا و دهان در کودکان
 

4- بیماری دست، پا و دهان

gallery_201512235559065848356
 
این بیماری باعث تب همراه با تاول در داخل دهان، کف باسن و پاها می شود.
یک ویروس باعث این بیماری می شود.
این ویروس در تابستان و اوایل پاییز شروع به گسترش می کند.
بیشتر موارد شدید و جدی نیست و در مدت یک هفته تا 10 روز خوب می شود.
 
 

5- بیماری پنجم

 
gallery_201512237337973285223

بیماری پنجم گاهی به نام سیلی زدن به گونه خوانده می شود.

این بیماری باعث بثورات قرمز روشن بر صورت می گردد.
این بثورات ممکن است بر نیم تنه، بازوها و یا پاها ظاهر شود.
مقصر این بیماری یک نوع ویروس است.
این ویروس قبل از ظهور بثورات، باعث علائمی شبیه سرماخوردگی خفیف می شود.
پس از ظهور بثورات، این بیماری مسری نخواهد بود.
غالبا بثورات بعد از 7 تا 10 روز ناپدید می شوند.
 

6- بیماری کاواساکی

gallery_201512233903150723364
 
این بیماری بسیار نادر و مرموز در کودکان زیر 5 سال می باشد.
علائم شامل: تب بالا، بثورات تکه ای، ورم و قرمزی دست ها و پاها، چشمان خونی و لب های قرمز و شکاف دار می باشد.
اگر کودک درمان نشود، این بیماری به قلب آسیب می رساند و کشنده می باشد.
پزشکان هنوز نمی دانند چه چیزی باعث این بیماری می شود.
 

7- آبله مرغان

gallery_201512235360079340917

در حال حاضر این بیماری توسط واکسن، قابل پیشگیری می باشد.
در حقیقت، به خاطر تاول های قرمز و ناخوشایند، واکسن می زنند.
آبله مرغان می تواند باعث عوارض خطرناکی در نوزادان، بزرگسالان و زنان باردار شود.
قبل از کشف واکسن آبله مرغان،، تعداد بسیاری از مبتلایان به بیمارستان منتقل می شدند.
 

8- سرخک

gallery_201512233347448237553
 
اگر کودک واکسن سرخک را زده است، شما نباید نگران بیماری سرخک باشید.
این بیماری با تب، آبریزش از بینی و سرفه شروع می شود.
در زمانی که این علائم ناپدید شوند، بثوراتی در تمام بدن ظاهر می شود.
بیشتر کودکان بعد از دو هفته بهتر می شوند، اما در برخی دیگر ذات الریه و یا دیگر مشکلات ظاهر می شود.
 
 

9- سرخجه

gallery_20151223730650523802

یک ویروس خفیف که معمولا باعث مشکلات جدی نمی شود.
به هر حال، این ویروس می تواند برای جنین زیان آور باشد، لذا باید مراقب زن باردار بود.
علائم شامل: تب خفیف و بثوراتی که از صورت به سایر نقاط بدن گسترش می یابد.
واکسن  MMR در برابر سرخک، اوریون و سرخجه محافظت می کند.
 
 

10- تب مخملک

gallery_201512232861880221873
 
بثورات سفت و قرمز رنگ همراه با گلودرد چرکی می باشد.
در ابتدا، بثورات بر روی قفسه سینه و شکم ظاهر می شود و سپس در تمام بدن پخش می شود.
زبان توت فرنگی و تب بالا نیز از علائم این بیماری می باشد.
اگر کودک درمان نشود، این بیماری می تواند منجر به تب روماتیسمی شود و در موارد نادر، به قلب صدمه می رساند.
به همین خاطر، در قدیم، تب مخملک یک بیماری کشنده کودک بود. اما در حال حاضر، به راحتی با آنتی بیوتیک درمان می شود.
 
 

11- عفونت استافیلوکوک ( MRSA)

gallery_20151223423600760389
 
MSRA نوعی از عفونت استافیلوکوکی می باشد که با آنتی بیوتیک درمان نمی شود.
به عقیده پزشکان، MSRA یکی از بزرگترین علت های عفونت های پوستی می باشد.
این عفونت معمولا به شکل زخم و یا جوش ظاهر می شود و ممکن است شبیه گزش عنکبوت باشد.
MSRA یا عفونت گوش، بینی و گلو در کودکان رو به افزایش است.
 

12- زرد زخم

gallery_201512231729916516704
 
یکی دیگر از عفونت های باکتریایی پوست، زرد زخم می باشد.
این عفونت باعث خوشه هایی از تاول کوچک بر روی پوست می شود و این خوشه ها تراوش می کند و به شکل یک پوسته طلایی درمی آیند.
دست زدن به مایع تراوش کرده، موجب پخش کردن این عفونت به سایر نقاط بدن می شود.
غالبا زرد زخم به علت باکتری استافیلوکوک می باشد، اما می تواند به علت باکتری استرپتوکوک نیز باشد.
این نوع زرد زخم بیشتر در کودکان 2 تا 6 ساله شایع است.
اگر این بیماری با آنتی بیوتیک درمان شود، زخم ها بهبود می یابند، بدون آنکه جای آنها بر پوست باقی بماند.
 
 

13- عفونت قارچی

gallery_201512239378463816171
 
یکی دیگر از عفونت های پوستی، عفونت قارچی می باشد.
این عفونت باعث ایجاد حلقه های فلس دار و قرمز رنگ بر روی پوست و یا تکه ای از پوست سر می شود.
این عفونت به راحتی از یک کودک به کودک دیگر منتقل می شود.
بنابراین به اشتراک گذشتن شانه، برس، حوله و لباس ها می تواند خطرناک باشد.
عفونت قارچی با داروهای ضد قارچ درمان می شود.
 
 

14- بیماری لایم

gallery_201512235780280871699
 
در حدود 1 تا 2 هفته بعد از گزش کنه، بثوراتی مانند جای تیر ظاهر می شود.
این بثورات همراه تب، لرز و بدن درد همراه است.
مقصر این بیماری، باکتری حمل شده توسط کنه می باشد.
اگر فرد درمان نشود، این بیماری بر مفاصل، سیستم اعصاب و قلب اثر می گذارد.
 

15- مننژیت

gallery_20151223427903586188
 
التهاب و یا عفونت بافت اطراف مغز و نخاع می باشد.
در نوجوانان و بزرگسالان، مهم ترین علائم شامل: سردرد، تب و سفتی گردن می باشد.
کودکان ممکن است دارای علائمی مانند: سرماخوردگی باشند و یا به شدت بی قرار شوند.
مننژیت ویروسی غالبا خفیف است، اما مننژیت باکتریایی بسیار شدید است.
اگر مننژیت درمان نشود، عوارض جدی و خطرناکی خواهد داشت.
در حال حاضر، واکسن ها برای جلوگیری از مننژیت باکتریایی موجود است.
 

16- سندرم ری

gallery_201512236530286587023

شما هم شنیده اید که به کودکان و نوجوانان، آسپیرین ندهید؟
به علت اینکه آسپیرین در کودکان و نوجوانان موجب ایجاد سندرم ری می شود.
علائم این سندرم عبارت است از: تغییرات رفتاری، تشج و کما.
در حال حاضر با اعلام ندادن آسپیرین به کودکان، سندرم ری کمتر شده است.
 

17- روتاویروس

gallery_201512233982527551464
 
قبل از شناخت یک واکسن موثر، روتاویروس علت مرگ‌ومیر کودکان مبتلا به اسهال بود.
مهم ترین علامت آن، استفراغ و اسهال آبکی است و کودک را دچار کم آبی شدید بدن می کند.
در حال حاضر دو واکسن روتاویروس برای نوزادان موجود می باشد.
 
 

 


برچسب‌ها: ایران گردیپزشکیپزشکی کودکان17 مورد از بیماری های مهم در کودکان
+ نوشته شده در  جمعه چهارم دی ۱۳۹۴ساعت 2:8  توسط مجید صیادزاده |  نظر بدهید

د

 

 هر پدر و مادر طبیعی ای فرزند خود را دوست دارند. براساس یک ضرب المثل قدیم، پدر و مادر تحمل فرو رفتن یک خار را در فرزند خود ندارند اما حاضرند جای آن یک خار ،شمشیر به پای خودشان اصابت کند اما نتیجه این افراط و تفریط ها باعث می شود والدین فرزندی را تحول جامعه دهند که تنها به درد خودشان و اطرافیان خیلی نزدیک مانند خاله، عمه و مادربزرگ و پدربزرگ بخورد اما اجتماع قادر به تحمل این کودک نیست.
 

وقتی پشتتان صفحه می گذارند

 
برای اینکه فرزند سرخودی بار نیاورید باید از سنین 2-1سالگی فرزندتان را به اصطلاح بار بیاورید تا فرزند صالحی نیز تربیت کنید. برای مثال وقتی یک کودک طبیعی را به مهمانی می برید به صورت طبیعی دوست دارد در قسمت های مختلف خانه سرک بکشد و به وسایل اطراف دست بزند. گاهی اگر کودکی در خانه میزبان وجود داشته باشد او ممکن است اسباب بازی کودک را به زور از دستش بکشد یا حتی او را هل بدهد.
 
اگر این عمل چندان تکرار نشود میزبان به شما خواهدگفت چیز مهمی نبوده و از روی بچگی این رفتار از فرزند شما سرزده است. اما مطمئن باشید اگر رفتار فرزندتان تکرار شود دیگران پشت فرزند شما صفحه خواهند گذاشت به صورتی که در غیاب شما خواهندگفت شما توانایی تربیت یک کودک را ندارید و یک فرزند بی تربیت بار آورده اید. در این شرایط فرزندتان به عنوان یک کودک لوس، ننر و سرخود توصیف می شود که نگران کننده است.
 

کودک یک ساله معنای «نه» را می فهمد

 
عده ای از والدین تصور می کنند یک کودک 1 یا 2 ساله قادر به درک امر و نهی والدین نیست و به همین دلیل کودکان را باید از سنین بالاتر تربیت کرد اما این تصور درست نیست و شما از سن 1 سالگی باید فرزندتان را با توجه به قوانین خانواده و اصول تربیتی بار بیاورید. در مثالی که قبلا ذکر کردم وقتی فرزندتان کودک دیگری را هل داد. باید با نگاه یا به عبارت ساده تر چشم غره به فرزندتان بفهمانید کار نادرستی انجام داده و با این کار او را به عقب برگردانید. با گفتن جمله «دیگر نبینم...» به فرزندتان نشان داده اید کار نادرستی انجام داده است.
 

بهترین روش، چشم و ابروی والدین است

 
بهترین ابزار انضباطی و تنبیهی در مورد کودکان همان چشم و ابروی والدین است خصوصا در سنین پایین. این عمل باید هرچه نزدیک تر با عمل ناشایست کودک انجام بگیرد یعنی اگر بعد از یک مهمانی فرزندتان را بابت رفتارهای نادرستی که انجام داده سرزنش کنید تاثیر چندانی ندارد اما اگر توانسته باشید در همان زمانی که فرزندتان کار نادرستی انجام داده با یک چشم  غره او را از ادامه کارش منع کنید تاثیر بیشتری در تکرار نکردن رفتار ناشایست فرزندتان خواهدداشت.
 

پدر و مادر با یکدیگر هماهنگ باشند

 
والدین باید در زمینه تربیت فرزندان در یک مسیر با یکدیگر توافق داشته باشند و به این صورت نباشد که هرکدام حرف متفاوتی بزنند. برای مثال کودک کسی را می زند اما مادر یا پدر در دفاع از کارش می گویند او هنوز بچه است. در حالی که زدن کودک دیگر بدترین کاری است که می تواند از یک کودک سر بزند و باید مانع آن شد چون برای والدین کودک دیگر قابل تحمل نیست چون آنها نیز همانند شما روی فرزندشان حساس هستند.
 

امان از مادربزرگ ها و پدربزرگ ها

 
متاسفانه در بسیاری مواقع دلیل سرخود بار آمدن و لوس شدن بچه ها صحبت های افراطی مادربزرگ و پدربزرگ هاست. بسیاری از والدین از این موضوع شکایت دارند که گاهی مادربزرگ و پدربزرگ مانع اعمال برخی روش های تنبیهی مانند همان چشم غره و امر و نهی به فرزندشان می شوند. درواقع مادربزرگ و پدربزرگ با دوست داشتن های افراطی خود یک فرزند لوس تحویل مادر و پدر می دهند.
 
حتی متاسفانه وقتی کلمه زشتی از دهان کودک بیرون آمد آنها به دلیل محبت زیاد از این کار کودک چشم پوشی می کنند. گاهی اوقات نیزکودکان بازیچه دست فامیل مثل عمو، دایی و... می شوند. به این صورت که ممکن است آنها حرف نادرستی را به کودک یاد بدهند و با این کار سرگرم شوند شاید بشود گفت منشاء بعضی از حرف های زشتی که بچه ها به زبان می آورند در مهدکودک و مدرسه نباشد و کودک از زبان یکی از فامیل های نزدیک خود چنین کلمات زشتی را آموخته باشد.
 

تربیت کتک زدن بچه نیست

 
برای جلوگیری از تمامی نتایجی که حاصل تربیت غلط است، والدین باید از سنین پایین اقدام به اجرای اصول تربیتی در مورد فرزندشان کنند و امر و نهی کودک را از همان سن 1 سالگی شروع کنند. باید توجه داشت کتک زدن در تربیت فرزندان به هیچ وجه ابزار خوب و علمی ای نیست چون علم روان شناسی از قدیم با آن مخالف بوده است.
 

فرزندتان را باعرضه تربیت کنید

 
والدین باید فرزندانی تربیت کنند که نه اجازه زورگویی به کسی بدهند و نه خودشان به کسی زور بگویند. برای مثال اگر بچه دیگری اسباب بازیفرزندتان را به زور از دست او کشید، فرزندتان باید بتواند از خودش دفاع کند و با گفتن «این اسباب بازی برای من است.» اجازه زورگویی به کسی ندهد.
 
مهدکودک ها بهترین مکانی است که روی رفتارهای متقابل کودکان با یکدیگر کنترل خوبی دارند اما یکی از موضوعاتی که به مذاق والدین خوش نمی آید این است که مربی مهد به والدین بگوید فرزندشان در مهد حرف زشتی به زبان آورده یا برای کودک دیگری مشکل ایجاد کرده است. در حالی که اگر رفتار سرخود کودکان به موقع اصلاح و درمان نشود به اختلالات رفتاری می انجامد که از طریق سیستم های توانبخشی و رفتار درمانی قابل درمان است.
 

بچه عین موم نیست

 
اگر روی اصول تربیتی و انضباطی تاکید داریم به این معنا نیست که کودک باید عین موم در دستان ما نرم باشد. ما انتظار یک رفتار طبیعی را داریم یعنی کودک مفهوم بله و نه را درک و اجرا کند. یادمان باشد اولین درمانگرهای بشر، اول مادر و بعد پدر است.
 
در زمینه درمان کودکان حتما باید آن را استفاده کرد. متاسفانه بعضی از والدین با این موضوع مشکل دارند و تصور می کنند والدین خوب کسی است که به فرزند خود دارو ندهد. والدین دقت کنند اگر در مواردی متخصص، دارویی را برای بهبود رفتار فرزندتان تجویز کرد لازم است این کار را حتما انجام دهید.

 


برچسب‌ها: ایران گردیروان شناسیروان شناسی کودکپدر و مادرانی که بچه لوس بار می آورند
+ نوشته شده در  جمعه چهارم دی ۱۳۹۴ساعت 2:2  توسط مجید صیادزاده |  نظر بدهید
 

همانند شما مادرانی هستند که اظهار می‌کنند، فرزندشان بیش از حد وسواس دارد و رفتارهایی که نشانه وسواس است در آن‌ها وجود دارد. بعضی والدین رفتارهایی مانند شست و شوی بیش از حد دست‌ها، عوض کردن مرتب و خیلی زیاد لباس، پاک کردن نوشته‌های مشق به خاطر احساس اینکه زیبا ننوشته‌اند یا غلط و نامرتب نوشته‌اند، حساسیت بیش از اندازه بر روی چیدن وسایل اتاقشان یا کتاب‌ها و دفتر‌ها در داخل کیف از سمت فرزندشان می‌بینند.
 

اضطراب بیش از حد یکی از عوامل وسواسی شدن

 
همه رفتارهای ذکر شده، نشانه یک وسواس و اضطراب است که وقتی خیلی پیشرفته و افراطی می‌شود، مشکلات زیادی را برای فرد به وجود می‌آورد. البته باید دانست که همیشه وسواس، دلایل و ریشه‌ای دارد و در بیشتر مواقع مشکلات و افسردگی و اضطراب بیش از حد فرد را به انجام رفتارهای وسواسی سوق می‌دهد. اگر میل شدید برای انجام یک رفتار یا عادت، خیلی قوی باشد و فرد نتواند در مقابل آن مقاومت کند آن وقت است که می‌گوییم این عادت به وسواس تبدیل شده است.
 

راهکارهای حل مشکل وسواسی بودن کودک

 
در بسیاری از موارد، وسواس در کودکان همانند بزرگسالان است ولی تشخیص و درمان آن سخت‌تر است. چنان چه این وسواس درمان نشود نه تنها باعث ناراحتی و استرس بیشتر کودک شده بلکه ممکن است موجب اختلالاتی در امور تحصیلی، روابط طبیعی اجتماعی و رشد عاطفی او شود. در ادامه این مطلب، راهکارهایی برای حل این مسئله به شما پیشنهاد می‌شود.
 
 *همان گونه که گفته شد دلایل بروز رفتارهای وسواسی در فرزندتان را بررسی کنید. زمانی می‌شود به کودک برای حل این مشکل کمک کرد که دلیل اصلی آن مشخص شده باشد.
 
 *چند روزی رفتارهای فرزند خود را زیر نظر بگیرید تا ببینید آیا رفتارهای وسواسی در مواقع خاصی بروز می‌کند یا نه. سپس در صورت امکان شرایطی را فراهم کنید که کمتر در وضعیت‌های وسواس آور قرار بگیرد.
 
 *گاهی این رفتار تقلیدی است. یعنی ممکن است شما یا یکی دیگر از اعضای خانواده این گونه باشند که در این صورت ابتدا باید مشکل خود یا فرد بزرگ‌تر خانواده را رفع کنید چراکه کودک ناخودآگاه و تقلید گونه آن رفتار را انجام می‌دهد.
 
*به فرزندتان بگویید حرف‌های مثبت را به خود تلقین کرده و مرتب تکرار کند. به طور مثال با خودش بگوید: دست‌هایم تمیز شده و نیازی به شست و شوی بیشتر نیست یا نوشته‌ام هیچ ایرادی ندارد و تمیز است.
 
*از آنجایی که یکی از دلایل اصلی وسواس، اضطراب است برای رفع آن روش‌های کسب آرامش را به فرزندتان بیاموزید. یکی از روش‌های مقابله با اضطراب کودکان، حرف زدن درباره نگرانی هاست. به طور مثال، اگر فرزند شما در مدرسه اضطراب و ترس زیادی دارد با او درباره شرایط مدرسه صحبت کنید و روش کنار آمدن با مشکلات احتمالی را نیز به او آموزش دهید.
 
 *فرزندتان را به خاطر پیشرفت‌هایش در رفع این مشکل تشویق کنید و به او جایزه دهید
 

 


برچسب‌ها: ایران گردیروان شناسیروان شناسی کودکوسواس کودکان را جدی بگیریم
+ نوشته شده در  جمعه چهارم دی ۱۳۹۴ساعت 2:1  توسط مجید صیادزاده |  نظر بدهید
 

رعايت دقيق مقدار مصرف دارو:

 
 مقدار دارويي كه پزشك تجويز كرده را بايد به به طور دقيق ( نه بيشتر و نه كمتر) به كودك داد و دارو را تا پايان دوره مصرف ادامه داد. هرگز خودسرانه دارو را به خاطر از بين رفتن علائم بيماري، قطع نكنيد.
 

خواندن دقيق نسخه:‌

 
 حتما به شيوه و زمان مصرف دارو توجه داشته باشيد. شيشه شربت سوسپانسيون را به خوبي قبل از مصرف تكان دهيد تا ذرات دارو كاملا حل شوند. از مسئول داروخانه بخواهيد تا در صورت نياز به نگهداري دارو در يخچال اين نكته را روي نسخه يادداشت كند.
 

اجتناب از خرد كردن قرص:

 
 هيچ وقت بدون تجويز پزشك قرص را نرم و كپسول را خالي نكنيد؛  زيرا اسيدهاي معده يا بعضي از مواد غذيي باعث تداخل در تاثير دارو مي شوند. همچنين روكش قرص يا كپسول مي تواند طعم ناخوشايند دارو را بپوشاند.
 

طعم نامطلوب دارو:

 
 اگر دارويي كه براي كودك تجويز شده بدطعم باشد، او روش هاي مختلفي را به كار مي بندد تا از خوردن دارو سرباز زد. در اين صورت شما بهتر است ابتدا تكه اي كوچك نان يا شيريني مربايي به او بدهيد تا پرزهاي زبان را بپوشاند و طعم دارو را كاهش دهد. ماليدن كمي يخ روي زبان نيز مي تواند پرزهاي زبان را بي حس كند. در مورد آخر دهان نيز شكلات يا آدامس نعنايي مؤثر است.
 

آموزش بلعيدن قرص:

 
 براي اينكه كودك بتواند قرص يا كپسول را ببلعد، از او بخواهيد در حالت نشسته يا ايستاده قرص را همراه با ليوان بزرگ آب قورت دهد. بطري آب از ليوان بهتر است زيرا نوشيدن از دهانه آن، كودك را مجبور به عقب بردن سر مي كند كه بلع را ساده تر خواهد كرد.
 

توجه در صورت استفراغ كودك:

 
 اگر كودك بعد از خوردن دارو استفراغ كرد يا پس از نيم ساعت قرص را از دهانش بيرون انداخت، با پزشك يا مسئول داروخانه مشورت نماييد تا متوجه شويد آيا نيازي به مصرف مجدد دو هست يا نه.
 

خوراندن دارو به كمك سرنگ: 

 
در صورتي كه شربت را به كمك سرنگ يا قطره چكان به كودك مي دهيد، سعي كنيد سر لوله را به جاي روي زبان به سمت گونه بچه نگه داريد. در اين صورت مايع بين لثه ها و گونه بچه پخش مي شود و بلع را راحت تر خواهد كرد.
 

شياف: 

 
قبل از استفاده، شياف را در يخچال يا ليوان آب سرد بگذاريد تا راحت تر وارد بدن كودك شود. به علاوه، كمي شير پاك كن يا كرم مرطوب كننده نيز روي پوست كودك بماليد تا اذيت نشود. اگر فقط نيمي از شياف كافي است، آن را از طول نصف كنيد.

 


برچسب‌ها: ایران گردیپزشکیپزشکی کودکاننکاتی در مورد مصرف دارو برای کودکان
+ نوشته شده در  جمعه چهارم دی ۱۳۹۴ساعت 2:0  توسط مجید صیادزاده |  نظر بدهید
 

یک روان شناس کودک گفت: نگرش خانواده باید نسبت به حرفهایی که کودک در حطيه خيال پردازیهایش میگوید مثبت باشد و خيال پردازی را یک امر منفی تلقی نکنند.
 
علی راکی در گفتوگو با خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان٬ با بيان اینکه دیدگاههای متفاوتی در خصوص موضوع خيال پردازی و یا تخيل در ميان روان شناسان و خانوادهها وجود دارد٬ اظهار کرد: 
 
 
برخی روان شناسان و خانواده‌ها معتقدند که خیال پردازی ممکن است منجر به این شود که فرد مسیر صحیح زندگی را طی نکند و همیشه به دنبال رویا پردازی باشد.
 
وی افزود: برخی دیگر از روان شناسان و خانواده‌ها معتقدند که رویا پردازی و خیال پردازی کمک بسیاری به ذهن در خلق ایده‌های نو و جدید می‌کند و خلاقیت فرد را افزایش می‌دهد.
 
این روان شناس کودک با بیان اینکه به نظر می‌آید که بر اساس تحقیقات نظر دوم به واقعیت نزدیک‌تر است، اضافه کرد: هر چه رویاها و خیال پردازی در افراد بیشتر باشد خلاقیت نیز در افراد بیشتر شکل می‌گیرد و معمولا در تکنیک‌های افزایش خلاقیت از رویا پردازی نیز استفاده می‌شود و از فرد خواسته می‌شود تمام رویاها و اهداف خود را به زبان بیاورد حتی اگر آن فکرها از نظر بسیاری خنده دار و بی‌معنا باشد.
 
راکی با اشاره به اینکه یکی از تکنیک‌های افزایش خلاقیت رویا پردازی است، گفت: رویا پردازی به شرطی می‌تواند به افزایش خلاقیت کمک کند که مثبت و جهت دار و رویاها در جهت خلق یک خلاقیت مثبت شکل گرفته باشد.
 
وی با بیان اینکه در برخی خانواده‌ها والدین درک درستی از نحوه برخورد با خیال پردازی‌های کودکان ندارند و با دید تمسخر آمیز با کودک خیال پرداز رفتار می‌کنند، ادامه داد: برخی والدین با یک دید منفی با این موضوع برخورد می‌کنند و به جای هدایت رویاها در مسیر رشد و افزایش خلاقیت کودک، او را از خیال پردازی منع می‌کنند.
 
این روان شناس کودک با بیان اینکه اگر خیال پردازی در جنبه‌های مختلف مثبت صورت گیرد می‌تواند موثر واقع شود، اضافه کرد: معمولا خیال پردازی‌ها زمانی به سمت توهم زایی می‌روند که فرد کمبودهای عاطفی داشته باشد.
 
راکی خاطر نشان کرد: برای نمونه ممکن است کودک تصور کند که پدر و مادر و یا شرایط دیگری دارد، این نوع خیال پردازی یک زنگ خطر و علامت هشداری برای خانواده‌ است و نشان می‌دهد والدین وظایف‌شان را نسبت به کودک درست انجام نداده‌اند.
 
وی افزود: کودک باید در حیطه‌های اجتماعی، عاطفی، تحصیلی و جسمی رشد مناسبی داشته باشند و اگر کودک در یکی از این موارد با مشکل روبرو شود و کمبودهایی را احساس کند به دلیل این ضعف، خیال پردازی می‌کند.
 
این روان شناس کودک با بیان اینکه این دسته خیال پردازی‌ها مشکل ساز است، تصریح کرد: والدین می‌توانند از این خیال پردازی‌های کودک پی به نقاط ضعف او ببرند؛ درصورتی که خیال پردازی جنبه رشدی داشت آن را برطرف کنند و اگر نشان از کمبودهای عاطفی کودک می‌داد، با برنامه ریزی آن را جبران کنند.
 
راکی با بیان اینکه نگرش والدین نسبت به خیال پردازی کودک باید مثبت شود و خیال پردازی را یک امر منفی تلقی نکنند، ادامه داد: خیال پردازیمی‌تواند به خصوص اگر خیال پردازی‌های شغلی باشد منجر به پیشرفت‌های شغلی شود، بنابراین والدین باید بسترهایی که کودک برای خیال پردازی نیاز دارد را فراهم کنند.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
 

 


برچسب‌ها: ایران گردیروان شناسیروان شناسی کودکخیال پردازی کودکان و نظر روان شناسی
+ نوشته شده در  جمعه چهارم دی ۱۳۹۴ساعت 1:59  توسط مجید صیادزاده |  نظر بدهید
 

اگر چه شیر دادن به دوقلوها در تصور خیلی از افراد کار سخت و دلهره آوری است، اما بدن مادر می تواند شیر مورد نیاز هر دو نوزاد را تامین کند. از آنجا که بسیاری از دو قلوها زودتر از زمان موعد دنیا می آیند شیر مادر می تواند فواید زیادی برای آن ها داشته باشد و سیستم های دفاعی و ایمنی بدن آن ها را تقویت کند. شود دیگر تغذیه دوقلوها با شیر مادر این است که صرفه جویی در زمان صورت می گیرد زیرا پر کردن و آماده کردن دو شیشه شیر برای نوزادان زمان بر تر خواهد بود.
 
اگر دوقلوها ی شما زودتر از زمان موعد دنیا آمدند پس احتمالا از طریق لوله تغذیه می شوند که پیشتر در مورد آن توضیح دادیم. اما اگر نوزادان شما در حدود 37 هفتگی به دنیا آمدند، احتمالا با مشکلاتی روبرو هستند و به طور کامل نمی توانند سینه شما را بگیرند و از آن شیر بنوشند به همین دلیل توصیه می شود از فنجانهای شیرخوری نوزاد (که تقریبا با شیشه شیر کمی متفاوت است و نوزاد باید آن را بمکد تا شیر به دهانش بیاید و مکیدن از این فنجان ها کمی سخت از شیر خوردن از شیشه شیر است) استفاده شود، زیرا استفاده از این نوع فنجان ها کمک می کند زمانی که نوزادتان آمادگی پیدا کرد، سینه خود را جایگزین آن کنید.
 

  نظم در شیر دادن نوزادان:

 
شاید تصور کنید که برای شیردادن به هر نوزاد زمان بندی مختلفی در نظر بگیرید، کار خود را در برابر شیر دادن به دوقلوها راحت کرده اید، اما اگر بتوانید این کار را به طور همزمان برای هر دو انجام دهید زیرا که در این شرایط کار بسیار راحت تر خواهد بود. یا شما می توانید تغذیه کردن کودک را به زمانی که او گرسنه می شود، واگذار کنید و یا اینکه یکی از قل ها را بیدار کنید و به او شیر دهید و زمانی که سیر شد، دیگری را تغذیه کنید، که به این ترتیب هر دو هم زمان تغذیه می شوند.
احتمالا زمانی که در دوران شیردهی دوقلوها به سر می برید خیلی احساس گرسنگی خواهید کرد، حتما غذای کامل مصرف کنید و یک غذای ساده همیشه آماده داشته باشید تا سطح قند خون شما پایین نیاید. حتما آب و نوشیدنی و مایعات زیاد بنوشید زیرا بدن شما در شرایطی قرار دارد که آب زیادی از دست می دهد.
 
شاید نوزادان شما سینه ای را بیشتر ترجیح دهند، اگر هر دو آن ها یک وزن هستند هیچ اشکالی ندارد. سینه ای را که ترجیح می دهند، به وی بدهید، اما اگر وزنشان مساوی نیست بهتر است به صورت متناوب سینه خود را برای آن ها عوض کنید تا مطمئن شوید هر دو غذای کافی دریافت می کنند و روند تولید شیر به درستی انجام می شود.
 

 وضعیت شیر دادن به نوزادان:

 
اگر شما قصد دارید هر دو نوزاد خود را به صورت همزمان شیر بدهید، باید به موقعیت قرار گرفتن آن ها فکر کنید. شما می توانید از روش سنتی که پیشتر در مورد  وضعیت شیر دادن به نوزاد گفته شد برای یکی از آن ها  استفاده کنید. یعنی با دست های خود سر نوزاد را گرفته و با استفاده از بالشت ارتفاع آن را را تنظیم کنید تا زمانی که در موقعیت مناسب قرار بگیرد. در حالی که شما روی تخت دراز کشیدید در حالی که در زیر کمر شما بالشت قرار دارد تا آن را بالا نگه دارد، نوزاد دیگر را روی بازوی خود قرار دهید به طوری که پاهای او را پشت کمرتان دراز کنید. البته شیر دادن دو قلوها به طور همزمان مسلما کار راحتی نیست و شما نیاز به تمرین خواهید داشت تا بتوانید این کار را با موفقیت انجام دهید.  البته روزهای اول شما می توانید از همسر خود کمک بگیرید تا یکی از نوزادان را او با دستش نگه دارد، اما به تدریج شما به این کار عادت خواهید کرد و راحت تر و بدون کمک کسی آن را انجام خواهید داد.
 

 


برچسب‌ها: ایران گردیپزشکیپزشکی کودکانشیر دادن به نوزادان دوقلو
+ نوشته شده در  جمعه چهارم دی ۱۳۹۴ساعت 1:58  توسط مجید صیادزاده |  نظر بدهید
 

 

در این مطلب به ده نکته اصلی جهت آموزش مادران محترمه که دارای فرزند پسر هستند اشاره می شود:
 

1. بیضه نزول نکرده 

 
متاسفانه در حال حاضر تعداد قابل توجهی از نوزادان پسر که دارای بیضه نزول نکرده هستند، تشخیص داده نمی شوند و در کمال تعجب موقعی تشخیص داده می شود که پسر می خواهد به سربازی برود و توسط پزشک معاینه می شود. 
 
هنگام تولد هر دو بیضه باید در داخل کیسه بیضه قرار گرفته باشند. والدین باید حتما از پزشک متخصص اطفال که فرزندشان تحت نظر وی است بخواهند که فرزند آنها را از نظر بیضه نزول نکرده معاینه کند. گاهی بیضه نزول نکرده دو طرفه است و اگر به موقع درمان نشود، فرزند آنها در آینده قدرت باروری نخواهد داشت، ضمن اینکه بعلت داشتن ظاهر دستگاه تناسلی غیر طبیعی ناشی از خالی بودن کیسه های بیضه، از نظر روحی همیشه تحت فشار خواهند بود.
 
مادران باید بدانند که حداکثر سنی که ما می توانیم منتظر بمانیم تا بیضه ها در محل طبیعی خود قرار گیرند، 12 ماهگی است. در پایان 12 ماهگی این بیضه ها باید حتما توسط عمل جراحی پائین آورده شوند. در ضمن بیضه های نزول نکرده استعداد به سرطان زیاد دارند، حتی اگر به موقع جراحی شده باشند. بنابراین اینگونه پسرها باید تا آخر عمر از نظر احتمال ابتلا به سرطان بیضه تحت نظر باشند.
 

2. آب آوردن کیسه بیضه یا هیدروسل

 
در تعدادی از نوزادان پسر هنگام تولد کیسه بیضه متورم است و پس از بررسی مشخص می شود که کیسه بیضه دارای مایع یا همان هیدروسل است. هیدروسل در نوزادان پسر دو نوع است: ارتباطی و غیر ارتباطی. اکثر موارد نوع هیدروسل ارتباطی است، در نوع ارتباطی اگر کیسه بیضه به آهستگی با دو انگشت فشرده شود مایع داخل آن وارد شکم می شود و کیسه بیضه کوچک می شود، ولی بعدا دوباره مایع وارد کیسه بیضه می گردد. هیدروسل ارتباطی معمولا تا سن دو سالگی بعلت بسته شدن راه ارتباطی شکم با کیسه بیضه بهبود پیدا می کند و باید قبل از جراحی تا دو سالگی منتظر شد.
 

3. تنگی مجرای ادرار 

 
نوزادان پسر که در دوره شیر خوارگی ختنه می شوند بعلت برداشته شدن پوست محافظ کلاهک آلت تناسلی، اسید ادرار مجرای ادرار را سوزانده و کم کم مجرای ادرار تنگ می شود و گاها بقدری تنگ می شود که به آن مجرای ادرار سوزنی می گویند. در اینگونه پسر بچه ها باید با یک عملی که سرپائی است، مجرای ادرار تنگ شده باز شود، چون تنگی مجرای ادرار سبب افزایش فشار داخل مثانه و سبب فشار بر روی کلیه ها می شود.
 

4. ختنه 

 
اگر فرزند شما بیش از 2 ماه دارد و هنوز ختنه نشده است بهتر است از روش جراحی برای ختنه استفاده شود. والدین نباید ختنه را یک عمل ساده بدانند، انجام ختنه خوب یک هنر است. بهترین روش برای انجام ختنه، روش جراحی است که یک روش استاندارد دارد که توسط ارولوژیستها انجام می شود. 
 
شاید از هر 100 پسر بچه ای که ختنه می شوند حتی یک نفر آنها نیز به روش استاندارد ختنه نمی شود. استفاده از حلقه برای ختنه هم پر عارضه بوده و هم اینکه تمام پوست ناحیه ختنه گاه برداشته نمی شود. ختنه یک عمل جراحی است و نباید آنرا دست کم گرفت. اینکه یک نفر پای بچه و یک نفر دست بچه را می گیرد و بعد بچه ختنه می شود، بدترین کار است، و ضربه روحی آن تا آخر عمر در کودک باقی می ماند.
 

5. هیپوسپادیاس 

 
هیپوسپادیاس به معنای باز شدن سوراخ مجرای ادرار پائین تر از محل طبیعی در سطح تحتانی آلت تناسلی می باشد. در این کودکان باید ختنه را تا زمان اصلاح هیپوسپادیاس به تاخیر انداخت چون از پوست ناحیه ختنه گاه جهت ترمیم هیپوسپادیاس استفاده می شود.
 

6. عفونت ادراری 

 
اگر پسر بچه ای یک بار مبتلا به عفونت ادراری ثابت شده باشد، باید از نظر وجود احتمالی ریفلاکس (برگشت ادرار از مثانه بطرف بالا به حالب و کلیه ها) بررسی شود.
 

7. شروع بلوغ 

 
والدین باید فرزندان خود را از نظر شروع به موقع بلوغ تحت نظر داشته باشند. در فرایند بلوغ دو مشکل می تواند اتفاق بیفتد: شروع دیررس و عدم شروع. فاجعه موقعی اتفاق می افتد که بلوغ شروع نشود و والدین متوجه آن نشوند. اولین نشان بلوغ بزرگ شدن بیضه ها است. آن معمولا ما بین 13-12 سالگی اتفاق افتاده و حداکثر باید تا 14 سالگی اتفاق بیفتد.
 

8. چرخش آلت تناسلی 

 
اگر کودک شما کج ادرار می کند احتمالا دچار چرخش آلت تناسلی است و بهتر است با یک پزشک متخصص مشورت نمائید.
 

9. دستگاه تناسلی مبهم

 
در مواردیکه بچه با دستگاه تناسلی مبهم بدنیا آمده است (از روی دستگاه تناسلی نمی توان قضاوت کرد که کودک دختر است یا پسر) به هیچ وجه نباید بدون بررسی کودک را پسر تلقی کرد و او را مثل پسر بزرگ کرد.
 

10. بهداشت ناحیه تناسلی

 
تا زمانیکه کودک ختنه نشده است نگه داشتن بهداشت ناحیه تناسلی خیلی مهم است. باید با دست پوست ناحیه ختنه گاه هر چند وقت یکبار به طرف عقب رانده شود تا مابین پوست ختنه گاه و کلاهک آلت تناسلی چسبندگی ایجاد نشود، در ضمن باید از تجمع ترشحات ما بین پوست ختنه گاه و کلاهک آلت تناسلی جلوگیری کرد.

 


برچسب‌ها: ایران گردیپزشکیپزشکی کودکانآشنایی با مشکلات آلت تناسلی پسربچه ها
+ نوشته شده در  جمعه چهارم دی ۱۳۹۴ساعت 1:57  توسط مجید صیادزاده |  نظر بدهید
 

قصه گفتن برای کودک

 
 تاثیر قصه گویی و فواید قصه گویی بر تربیت کودک کمکی بزرگ به والدین است. کودک شما اختلالات رفتاری دارد که شما بعد از امتحان کردن هزار و یک راه متاسفانه گاهی به تنبیه رو می آورید اما بهتر است دست نگاه دارید و با اصول و روشهای درست تربیت کودک با قصه خواندن بیشتر آشنا شوید.
 
گاهی یک قصه می تواند تاثیری بر زندگی و آینده ی کودک بگذارد که ده ها آموزش از آن عاجز است....
 
 اختلال های رفتاری طبقه ای از رفتار کودک است. کودکانی که رفتارشان به این طبقه تعلق دارد از میزان شرارت و شیطنتی که ویژگی گروه سنی آن هاست پا را فراتر می گذارند. آن ها به طور جدی حقوق مسلم دیگران را زیر پا می گذارند و یا قوانین عمده اجتماعی را خدشه دار می کنند. گاهی بسیاری از کودکان از نظر هیجانی نیز با مشکل رو به رو می شوند و در معرض افسرده شدن قرار می گیرند. اختلالات هیجانی رفتاری به شرایطی اطلاق می شود که در آن پاسخ های هیجانی و رفتاری در مدرسه با هیجان های فرهنگی، سنتی، و قومی تفاوت داشته باشد؛ به طوری که در عملکرد تحصیلی فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعی، سازگاری فردی، رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تأثیر منفی داشته باشد. اغلب کودکان با اختلالات رفتاری احساسات منفی دارند و با دیگران بدرفتاری می کنند. در بیشتر موارد، معلمان و هم کلاسی ها آن ها را طرد می کنند، در نتیجه فرصت های آموزشی آنان کاهش می یابد. به رغم مشکلات فراوانی که این کودکان با آن مواجه اند، بیشتر آن ها تا سال ها پس از ورود به مدرسه شناسایی نمی شوند مگر این که اختلالات رفتاری و مشکلات تحصیلی آنان تشدید شود.
 
بسیاری از بزرگسالان تحمل رفتارهای کودکان با اختلالات رفتاری را ندارند و به تنبیه آنان نیز متوسل می شوند. این کودکان در مقایسه با همسالان بهنجار خود در جنبه های مهم زندگی محدودیت دارند و در تعاملات اجتماعی با مشکلات جدی مواجه اند. ناتوانی های این کودکان از رفتارهای آن ها ناشی می شود. قصه درمانی در سال های اخیر به صورت یکی از فنون بازی درمانی مطرح شده است. استفاده از قصه درمانی به مثابه یک فن درمانی فقط به درمان مشکلات روان شناختی کودکان منجر نمی شود. در قصه درمانی فرض بر این است که تغییر در زبان و ادبیات قصه های زندگی فرصت های جدیدی برای رفتار و روابط با دیگران ایجاد می کند.
 

تاثیر و فواید قصه خواندن برکودکان

 
کودکان از طریق داستان ها و افسانه ها با حقایق و تجربه های زندگی آشنا می شوند. تأثیرپذیری از شخصیت های قصه، تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت، آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان کودکان نیز از دیگر تأثیرهای آموزشی و تربیتی داستان سرایی به شمار می روند. در واقع داستان خلاقیت گسترده ای است که با آن هر فردی می تواند عقاید به ظاهر نامعقول را بازیابی و آن ها را جایگزین و استفاده سازنده از آن ها را مطرح کند.
 
  داستان سرایی به مثابه تدبیری مداخله ای برای آموزش می تواند دانش آموزان را به کشف معنای منحصر به فرد بودن خود ترغیب کند و توانایی آن ها را برای برقراری ارتباط واقعی بین افکار و احساسات افزایش دهد. مهارت های کلامی متواند توانایی دانش آموزان را برای حل و فصل اختلاف بین فردی به صورت آرام و توأم با بحث و گفت و گو افزون سازد. بیان داستان و نیز گوش فرا دادن به آن دانش آموزان را به بهره گیری از تخیلاتشان تشویق می کند. این تخیل قوی می تواند اعتماد به نفس و انگیزش شخصی را در دانش آموزان افزایش دهد، زیرا آنان خود را برای نیل به امیال و آرزوهایشان شایسته و توانا تصور می کنند.
 

 تاثیر قصه گویی بر درمان مشکلات رفتاری کودکان

 
 قصه ها می تواند از نظر تربیت اجتماعی، عاطفی و اخلاقی در کودک نیز موثر واقع شوند
 
 قصه ها می تواند از نظر تربیت اجتماعی، عاطفی و اخلاقی نیز موثر واقع شوند و بسیاری از مقررات، هنجارهای اجتماعی و دستورالعمل های زندگی را منتقل کنند. چگونگی روبرو شدن با مشکل ها، حل آن ها و بسیاری از الگوهای رفتاری در گروه ها و طبقه های مختلف اجتماعی و سنی در داستان ها بیان می شود. اگر والدین یا درمان گران قادر به فهم افکار سری کودک یا شناسایی احساس های پنهان او باشند، هر اندازه تفسیرهای انجام شده نیز درست باشند، باز این فرصت از کودک گرفته می شود که خود از طریق شنیدن پی در پی داستان و تفکر درباره آن به احساس رویارویی موفقیت آمیز با مشکل خود دست یابد. به همین دلیل است که رویکردهای داستانی به روان درمانی تأکید دارد و قصه ها در چگونگی رفتار و واقعیت های کودکان نقش موثری ایفا می نماید. قصه ها به کودکان راه حل هایی ارائه می دهند که غیرمنتظره و شگفت انگیز و در عین حال شدنی و مثبت هستند. تلاش پژوهش گران و درمان گران منجر به استفاده از ادبیات و قصه و قصه درمانی شده است.
 برخی از مسائل کودکان با مشکلات عاطفی و رفتاری از ضعف آگاهی و بهره نبردن از مهارت های اجتماعی، الگوی کلامی صحیح، رفتارهای جامعه پسندانه، مهارت های ارتباطی و دوست یابی، مسئولیت پذیری، و غیره ناشی می شود؛ پس آموزش این مهارت ها به این کودکان ممکن است تا حدودی از بروز این مشکلات پیشگیری کند. درمان گران و روان شناسان کودک می توانند جدیت بیشتری برای استفاده از قصه در مداخله های درمانی کودکان و نوجوانان نشان دهند و والدین و معلمان بهتر است استفاده گسترده تر از قصه های هدف دار را در برنامه های آموزشی و تربیتی کودکان بگنجانند به خصوص که این امر در سنت تربیتی فرهنگ ما جایگاه خاص خود را هم دارد.
 
در این جا چند نمونه از راهبردهای مهارت های اجتماعی را ذکر می کنیم که مربیان می توانند برای آموزش آن ها از داستان استفاده کنند و برای این که کودک مطالب را بهتر درک کند از سوال های نیمه سازمان یافته نیز کمک بگیرند. این راهبردها به کودکان پرخاش گر کمک می کند تا تمایلات و رفتارهای پرخاش گرانه خود را مهار کنند.
 
- پیوستن به فعالیت های دیگر
- ابراز خشم با لحن آرام
- ترک صحنه
- نپذیرفتن تقاضاهای دیگران به شیوه ای مودبانه
- یادآوری سودمندی و مزایای رفتار مناسب
- نادیده انگاشتن رفتار نامطلوب دیگران
- استفاده از جمله های تلفیقی
- هم دلی کردن

برچسب‌ها: ایران گردیروان شناسیروان شناسی کودکقصه گفتن برای کودک
+ نوشته شده در  جمعه چهارم دی ۱۳۹۴ساعت 1:56  توسط مجید صیادزاده |  نظر بدهید
 

 کم پشتی موی نوزاد دلایل خاصی دارد که بخش از انها مربوط به تغذیه مادر در دوران بارداری و بخشی دیگر عواملی هستند که به طور طبیعی منجر به کم پشتی موی نوزاد می شوند.
 
برخی مادرها تلاش می کنند با عمل به توصیه بزرگ ترها در دوران بارداری مواد غذایی ای مصرف کنند که موی نوزاد را پرپشت و ضخیم می کند و برخی بعد از تولد نوزاد به دنبال راه هایی برای رسیدن به این هدف هستند. با دکتر علی ناصح، فوق تخصص نوزادان و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در رابطه با علل کم پشتی موی نوزاد، اینکه چطور می توان موی نوزاد را پرپشت کرد و توصیه های قدیمی ها در این باره گفت و گو کردیم.
 

 کم پشتی موی نوزاد طبیعی است؟

 
 کم پشتی موی نوزادان زمان تولد بسیار طبیعی است. جنس موی نوزاد بسیار نازک و لطیف است و همین موضوع باعث می شود در شرایط عادی از حالت معمول کمتر دیده شود. از طرف دیگر، این موضوع ژنتیکی است و از دوران نوزادی برخی نوزادان موی کم پشت تر و برخی موی پرپشت تری دارند.
 

 ریزش مو چطور؟

 
از 2 تا 3 ماهگی به بعد به تدریج موی نوزاد در ناحیه پس سر که در تماس سایشی با تشک و متکا قرار دارد دچار ریزش می شود و تا چند ماه این مسئله ادامه دارد. بعد از 8-7 ماهگی به تدریج موهای ریخته دوباه رشد می کنند.
 
 اگر  کم پشتی موی کودک تا سن 3-2 سالگی همچنان ادامه داشت، آن وقت باید نگران بود و برای درمان با تخصص مشورت کرد.
 

 کمبودهای تغذیه ای بدن مادر در دوران بارداری یا شیردهی می تواند عامل کم پشتی یا ریزش موی نوزاد باشد؟

 
 در شرایط زندگی شهری و توجه ویژه ای که اغلب والدین به تغذیه مادران دارند، بعید به نظر می رسد که کمبودهای تغذیه ای در دوران بارداری باعث کم پشتی یا نازکی موی نوزاد شود. خصوصیت فیزیولوژیک شیر مادر نیز این طور است که فقیر و غنی نمی شناسد و به بهای تضعیف مادر شیر کیفیت خوبی دارد پس شرایط زندگی مادر تاثیری در رشد موی شیرخوار ندارد و بیشتر مسئله ژنتیک در میان است.
 
 با این حال عفونت های پوستی از جمله درماتیت سبوروییک و اگزما و مسائل آلرژیک می تواند در کندی رشد مو یا ریزش آن تاثیر داشته باشد. کمبود برخی املاح نیز می تواند باعث ریزش مو شود اما در رژیم معمول این کمبودها بروز نمی کند و نیازی به دادن مکمل به شیرخوار نیست. گاهی متخصصان پوست برای تقویت موی شیرخواران مکمل هایی مثل بیوتین، سلنیوم، زینک و ویتامین های گروه B تجویز می کنند که چندان هم تاثیرگذار نیست.
 
شامپوهایی در داروخانه ها وجود دارد که گفته می شود پرپشت کننده موی کودک است. استفاده از آنها را توصیه می کنید؟
استفاده از این نوع شامپوها را در دوران نوزادی اصلا توصیه نمی کنم. کافی است در این دوران برای شستشوی سر و بدن کودک از شامپوهایی استفاده کنید که خاصیت اسیدی یا قلیایی ندارد.
 

 برخی مادران روی سر نوزاد کلاه نمی گذارند و می گویند برای آنکه فرزندشان موی خوبی داشته باشد باید سرش هوا بخورد. این باور چقدر درست است؟

 
  هواخوردن پوست هم در بحث سلامت پوست سر هم پوست سایر قسمت های بدن مهم است اما تحقیقی نشان نداده کلاه باعث کم پشتی یا ریزش موی نوزاد می شود. حتی توصیه می شود شب ها کلاه نخی نازکی سر نوزاد بگذارند تا از سر سرما نخورد.
 

 چرا بهتر است موی کودکان را کوتاه نگه داریم؟

 
 به طور متوسط بین 100 هزار تا 150 هزار مو روی سر وجود دارد. این موها در زمان جنینی درست شده و در بدو تولد وجود دارند. در بعضی به طور ژنتیکی تعداد موها کمتر و خود موها نازک تر هستند. موها در زمان نوزادی نازک ترند و به تدریج با افزایش سن ضخیم تر می شوند. در حال حاضر هیچ روش علمی و اثبات شده برای تقویت و پرپشت کردن موهای طبیعی زمان کودکی وجود ندارد. کوتاه کردن و تراشیدن موها هم در تقویت آنها موثر نیست، اما کوتاه نگه داشتن موهای بچه ها برای شستشوی آسان و رعایت مسائل بهداشتی پیشنهاد می شود. همچنین کوتاه کردن مرتب موها ظاهر آنها را پرپشت تر و زیباتر نشان می دهد.
 
به طور کلی موها نزدیک سر ضخیم ترند و هرچه قد آنها بلندتر می شود، نازک تر و آسیب پذیرتر می شوند. وقتی شما هر دو تا 3 هفته یک بار نوک موهای کودک را قیچی و کوتاه کنید؛ نوک های نازک و خراب حذف می شود و همه را به یک اندازه در می آورید. به این ترتیب موها زیباتر و پرپشت تر به نظر خواهندرسید. شانه کردن و برس زدن موها هم تقویت کننده آنها نیست.
 
 اگر موهای شیرخوار به راحتی شانه نمی شوند، استفاده از نرم کننده در حمام ضروری است و منعی ندارد و برخلاف تصور عموم نرم کننده هرگز باعث ریزش مود نمی شد. بهتر است برای بچه ها نرم کننده معمولی استفاده کنید و آن را به ساقه موها بزنید چون اگر به ریشه زدده شود، ریشه موهای کف سر نرم و روی هم خوابیده می شود و به این ترتیب موها کم پشت تر به نظر می رسند. ضمنا بستن موهای شیرخوار با کش یا گل سرهایی که باعث فشار و کشش مو می شوند به ریشه موها آسیب جدی و غیرقابل بازگشت می زند.
 

 توصیه های طب سنتی در دوران بارداری

 

 نظر طب سنتی درباره کم پشتی موی نوزاد

 
 در طب سنتی، کیفیت و کمیت موی نوزاد مرتبط با مزاج او است. تمام غذاهایی که مادر در بارداری مصرف می کند، باعث تغییرمزاج جنین می شود. نوزادانی که با مزاج سرد متولد می شوند، موهای روشن و  کم پشت و نوزادانی که مزاج گرم دارند، موهای مشکی و پرپشت و لخت و نوزادانی که مزاج خشک دارند، موهای مجعد و کم پشت دارند.
 
 گفتنی است مادرانی که در بارداری غذاهای گرم و تر زیاد می خورند، نوزادان مو مشکی با موهای پر و لخت دارند. اما اگر غذاهای ترش میل کنند، نوزادشان موهای کم پشت و مجعدی خواهدداشت چون مزاج تابعی از ژنتیک و تغذیه است و وقتی در دوران جنینی ایجاد شد، دیگر تغییرپذیر نیست.
 
 در دوران کودکی و بزرگسالینیز می تواند تاحدی مزاج را اصلاح کرد اما دوران جنینی اهمیت بسیار مهمی در شکل گیری مزاج دارد و بعد از آن به تدریج نقش تغذیه کمرنگ می شود. مادرانی که می خواهند نوزادشان در آینده موهای پرپشت و ضخیمی داشته باشد، باید غذاهای گرم و تر مثل سیب، کندر و مویز مصرف کنند.

 


برچسب‌ها: ایران گردیپزشکیپزشکی کودکاندانستنی هایی در مورد موی کودک
+ نوشته شده در  جمعه چهارم دی ۱۳۹۴ساعت 1:54  توسط مجید صیادزاده |  نظر بدهید
 

كودكان به روشهاى مختلف نسبت به مرگ واكنش نشان مى دهند:

اصلاً تعجب نكنيد اگر كودك ۲ ساله اى در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت كند يا كودك ۵ ساله اى نخواهد به مهد كودك هميشگى اش برود، چرا كه كودك در جست و جوى علت پريشانى و غمگينى بزرگترها است و مى خواهد بداند چرا برنامه روزمره اش تغيير كرده است. او با خودش فكر مى كند چرا به ناگهان جهان اطرافش اين همه نگران كننده شده است. از سوى ديگر، ممكن است كودكى هم باشد كه اصلاً واكنشى به مرگ نشان ندهد يا گاه گاهى در بين شادى و خوشحالى هاى كودكانه اش به ياد آن بيفتد كه اين هم كاملاً طبيعى است و دليل سنگدلى كودك نيست! اصولاً كودكان اين مفهوم را كم كم و به آهستگى درك مى كنند و نبايد انتظار داشت كه همه موضوع را در يك لحظه يا يك روز بفهمند و حتى بسيارى از آنها تا وقتى كه كاملاً احساس امنيت نكنند، به احساس غم خود اجازه ظهور نمى دهند، يعنى فرايندى كه ممكن است ماهها تا سالها به طول بينجامد، بخصوص اگر مرگ عزيزى را شاهد بوده باشند.بعضى از كودكان رفتارهايى انجام مى دهند كه به نظر عجيب مى رسد. مثل بازيهاى تشييع جنازه يا اداى مردن كسى را درآوردن. اين هم امرى طبيعى است، حتى اگر به نظر بزرگترها غير معقول باشد. بنابراين، اين روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نبايد از كودك گرفت.
 
احساسات خود را در مورد مرگ توضيح بدهيد. سوگوارى يك قسمت بسيار مهم براى التيام غم مرگ عزيزان است و اين هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد خردسالان صادق است كودك را نبايد با سوگوارى شديد، وحشت زده كرد، ولى از طرفى هم نبايد مسأله را بى اهميت جلوه داد. به كودك بايد توضيح داد كه بزرگترها هم نياز به گريه كردن دارند و اينكه ما به خاطر از دست دادن كسى ناراحت هستيم. در غير اين صورت، كودك كنجكاوانه تغييرات خلقى شما را درك مى كند و بخصوص وقتى حس كند مسأله اى وجود دارد، ولى شما سعى در مخفى كردن آن داريد، نگران تر مى شود.
 
به سؤالات كودك پاسخ دهيد. كنجكاوى كودكان درباره مرگ يك امر عادى است و نبايد از سؤالات آنها فرار كرد، بلكه بهتر است از فرصت پيش آمده استفاده كرده و به كودك كمك كنيم تا بتواند با مسأله از دست دادن ديگران روبرو بشود.
 
جوابهاى آسان و كوتاه عرضه كنيد. كودكان قدرت درك اطلاعات پيچيده و سنگين را ندارند. بنابراين سعى كنيد براى توضيح مرگ وارد جزئيات و بحثهاى پيچيده آن نشويد. آنچه براى كودكان بخصوص زير ۵ سال درك بهترى دارد، توضيح مرگ به عنوان توقف تمام كارهاى جسمانى است. مثلاً به او گفته شود مردن اين گربه يعنى اينكه او ديگر راه نمى رود يا غذا نمى خورد و چيزى را نمى بيند و هيچ دردى را احساس نمى كند و جسم آن ديگر كار نمى كند.
 
كودكان نياز دارند در مورد خودشان اطلاعاتى داشته باشند. ممكن است بپرسند كه «من كى مى ميرم؟» كه در جواب بهتر است گفته شود «هيچ كس نمى داند كه كى كسى مى ميرد، ولى بيشتر ما زمان خيلى خيلى زيادى زندگى مى كنيم. من مطمئنم كه تو تا وقتى كه خيلى پير بشوى، زندگى مى كنى.» يا ممكن است كودك بپرسد: «مامان، تو كى مى ميرى؟» اين سؤال معمولاً براى اوليا خيلى تكان دهنده است. عملاً منظور كودك از اين نوع سؤال اين است كه آيا تو از من مراقبت مى كنى و يا چه كسى بعد از اين از من مراقبت مى كند، بنابراين بهتر است به كودك گفته شود «مامان قوى و سالم است و خيلى خيلى وقت زيادى، پيش تو خواهد ماند.» حتى به كودكان زير ۵ سال توصيه مى شود اوليا بگويند «مامان نمى ميرد»، «بابا نمى ميرد».
 
بنابراين اگر اينگونه جواب بدهيم كه «فرزند عزيزم همه ما يك روزى مى ميريم» براى كودك مانند اين است كه بگوييم ما همين امروز مى ميريم.
 

واژه هاى مسأله ساز

 
در بخش نخست مقاله، به چگونگى نگاه كودكان به مقوله مرگ و اينكه آنها نمى توانند مفهوم هميشگى بودن مرگ را درك كنند و در عوض، آن را به عنوان يك اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر مى گيرند، اشاره شد. و همچنين نكته هايى براى ايجاد ارتباط مناسب با كودكان مطرح شد. در بخش پايانى ، ساير نكات مهم در اين زمينه مورد بررسى قرار مى گيرد.
 
از عبارت هايى كه به يك امرخوب اشاره مى كند، پرهيزكنيد.عبارت هاى معمول بزرگترها درمورد مرگ مثل «درآرامش استراحت كردن» يا «خواب ابدى» يا «رفتن به يك جاى دور» براى خردسالان بسيارگيج كننده است.
 
پس نگوييد كه «پدربزرگ خوابيده است» يا «به يك جاى دوررفته است». كودك ممكن است با اين توضيحات از رفتن به تختخواب نگران بشود و فكركند كه او هم ممكن است بخوابد و ديگر برنگردد، يا اگر شما به خريد و كار برويد، فكركند كه شما هم برنمى گرديد. مرگ را هرچه قابل لمس تر براى او توضيح بدهيد مثلاً بگوييد: «پدربزرگ خيلى خيلى پيرشده بود و بدن اش قادر به كاركردن نبود» اگر پدربزرگ قبل از مرگ مريض بوده اطمينان حاصل كنيد كه كودك بفهمد مريض شدن مثل سرماخوردن معنى مردن نمى دهد. به او توضيح بدهيد كه اين مريضى ها نمى تواند كسى را بكشد.
 
درمورد كاربرد واژه هاى خداوند و بهشت با احتياط كامل رفتاركنيد.دقت كنيد اين مفاهيم را براى يك كودك ۵ساله يا حتى كوچكتر به كار مى بريد و هدف شما اين است كه او را آرام كنيد. پس مراقب باشيد او را بيشتر گيج و مضطرب نكنيد.
 
براى مثال اگر بگوييد «مادربزرگ الآن خيلى خوشحال است چون توى بهشت است» كودك فكرمى كند «چطور مادربزرگ واقعاً خوشحال است اگر همه كسانى كه دور و برمن هستند، اين همه ناراحتند؟!» يا مثلاً بگوييد كه «عمو آنقدر خوب بود كه خداوند او را پيش خودش برد.» كودك فكرمى كند اگر خدا عمو را پيش خودش برده چون خوب بوده پس ممكن است مامان، من يا هركس خوب ديگرى را نيز پيش خودش ببرد!!» يا «اگر من هم خيلى خوب باشم مى توانم برم پيش خداوند و بابابزرگ را ببينم» يا اينكه «سعى كنم كه بچه بدى باشم تا بتوانم بيشتر پيش بابا و مامان بمانم!» بنابراين عبارتى به كار ببريد كه او را نگران تر نسازد. مثلاً بگوييد: «ما خيلى ناراحتيم كه بابابزرگ ديگر پيش ما نيست و ما خيلى دلتنگ او مى شويم ولى اين خوب است كه بدانى او الآن پيش خداوند است.»
 
منتظر واكنش هاى مختلفى ازسوى كودك باشيد.كودكان علاوه بر احساس غم درباره مرگ، احساس گناه يا خشم نيز پيدامى كنند. بخصوص اگر متوفى يك فرد نزديك خانواده باشد.
 
مثلاً كودك ممكن است فكركند خواهرش به خاطر حسادت هاى او مرده است يا چون او خواهرش را كتك مى زده و اذيت مى كرده، مرده است و از اين احساس به احساس گناه شديد برسد.
 
گاهى ممكن است كودك نسبت به متوفى خشمگين بشود كه چرا او را ترك كرده و رفته، يا حتى نسبت به شما، پزشكان و پرستاران احساس خشم كند.
 
ازسوى ديگر كودك ممكن است با بروز رفتارى كاملاً بى تفاوت شما را متعجب كند مثلاً بگويد«حالا كه بابا پيش ما نيست، من راحت تر مى توانم بازى كنم!» از اينگونه عبارات تعجب نكنيد و آنها را به حساب ناتوانى كودك از درك مفهوم پيچيده مرگ بگذاريد.
 
كودكان نمى توانند آنطور كه بزرگترها معنى و اثر مرگ را درك مى كنند، اين موضوع را درك كنند، بنابراين چنين كودكانى سنگدل و بى احساس نيستند.
 
انتظار تكرار سؤالات كودك را داشته باشيد. سؤالات تكرارى درمورد مرگ و توضيح علائم غم و ناراحتى براى كودك ممكن است مدت ها به طور بينجامد. حتى با بزرگترشدن وى و رشد مهارت هاى شناختى او، سؤالات تازه ترى مطرح مى شود.
 
نگران نباشيد كه توضيحات شما ناقص بوده، چرا كه سؤالات تكرارى كودكان يك امر طبيعى است. تنها كارى كه بايد بكنيد اين است كه با صبر هرچه تمامتر به آنها پاسخ دهيد.
 
به كودك كمك كنيد خاطرات خوب فرد فوت شده را به ياد بياورد. صحبت از شيرينى با او بودن و اجازه تعريف از گذشته دادن به كودك خيلى آرامش مى دهد. كودكان به روش هاى قابل لمس براى سوگوارى نيازمند هستند، بنابراين به جاى شركت درمراسم تدفين، كودك زير۵سال مى تواند در خانه شمع روشن كند يا يك آواز براى فرد درگذشته بخواند، تصوير او را بكشد يا در مراسم ديگر سوگوارى شركت داده شود.
 
دادن يك وسيله از فرد فوت شده به كودك، براى ايجاد احساس آرامش در او بسيار مؤثر است؛ مثلاً مى توان يك گردنبند از مادربزرگ را دراتاقش گذاشت.
 
گاهى اوقات مادر به علت سقط جنين بيمار، دچار سوگ مى شود. دراين موارد كودك نيز نگران مادر مى شود حتى بدون اينكه بداند حاملگى و تولد چه معنى مى دهد. او ممكن است احساس گناه كند و يا به سوگ ازدست رفتن نقش خواهر يا برادر بزرگترشدن خودش بنشيند كه شما ازقبل به او وعده داده بوديد. دراين مواقع، كودك احتياج دارد مطمئن بشود اينگونه مرگ و مير خيلى نادر است، بخصوص اگر شما قصد باردارى ديگرى داريد. به كودك بايد توضيح داد «بچه فوت شده به اندازه كافى بزرگ نشده بود كه بتواند به دنيا بيايد و بيرون شكم مامان زندگى كند». به كودك خود اجازه بدهيد با كشيدن يك نقاشى يا درست كردن يك كاردستى دراين باره سوگوارى خود را نشان بدهد.
 
درمواقعى كه از تلويزيون يك حادثه را مشاهده مى كنيد، كودك شما اضطراب و نگرانى شما را درك مى كند. بنابراين به او بگوييد «از اينكه مردم ناراحت شده اند و با سختى روبه رو هستند من هم ناراحت هستم. ولى دركنار تو، كودكم، خواهم بود و از تو مراقبت خواهم كرد.»
 
سعى كنيد كه كودك هرچه زودتر به زندگى هميشگى و روزمره اش برگردد، فعاليت ها و برنامه هاى هميشگى به كودك كمك مى كند كه زودتر احساس امنيت و آرامش كند.
 
در شرايط دشوارى كه خود شما ازيك غم بزرگ دررنج هستيد، انتظار رفتاركامل و بدون اشكال ازخود نداشته باشيد. دراين مواقع، ممكن است شما جلوى كودك گريه كنيد يا جواب سؤالات او را در وهله اول نداشته باشيد كه اينها همه طبيعى است. بنابراين از دوستان و اقوام كمك بخواهيد و به ياد داشته باشيد هرچه شما به خودتان بيشتر كمك كنيد تا با مسأله سوگ كنار بياييد، به كودكتان نيز بيشتر مى توانيد يارى برسانيد.